دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 2 -صفحه : 384/ 249
نمايش فراداده
783.امام على عليه السلام : خداوند ـ كه نامش خجسته باد ـ با من، بندگانش را آزمود و با دست من دشمنانش را كشت و با شمشير من مُنكرانش را نابود كرد و مرا مايه قرب مؤمنان و گرداب مرگ جبّاران و شمشير خويش بر سر مجرمان قرار داد و با من پشت پيامبرش را محكم ساخت و با نصرت او گرامى‏ام داشت و با دانش او شرافتم داد و احكامش را به من بخشيد و وصايتش را ويژه من ساخت و مرا به جانشينى او بر امّتش برگزيد.

پيامبر صلي الله عليه و آله درحالى كه گِرداگردش را مهاجر و انصار گرفته بودند و مجلس از آنها پر بود، گفت: «اى مردم! على براى من، مانند هارون براى موسى عليه السلام است، جز آن‏كه هيچ پيامبرى پس از من نيست». پس مؤمنان با درايت الهى، سخن پيامبر صلي الله عليه و آله را فهميدند؛ چون مى‏دانستند كه من، برادر خونى او ـ چنان كه هارون براى موسى عليه السلام بود نيستم و همچنين پيامبر هم نبودم كه پيامبرى‏ام چنين اقتضا كند؛ بلكه اين كار او، جانشين كردن من بود، همان‏گونه كه موسى عليه السلام هارون را جانشين كرد، آن‏جا كه گفت: «در ميان قومم، جانشين من باش و اصلاح كن و از روش مفسدان پيروى مكن» 1 .

و گفته او صلي الله عليه و آله هنگامى كه گروهى گفتند: «ما آزادشدگان پيامبر خدا هستيم». پس پيامبر خدا براى حَجّة الوداع [از مدينه [بيرون آمد و سپس [در بازگشت،] به غدير خُم رسيد و فرمان داد چيزى شبيه منبر براى او بسازند. سپس از آن، بالا رفت و بازوى مرا گرفت [و چنان بالا برد] كه سفيدى زير بغل‏هايش ديده شد و در همان مجلس با صداى بلند گفت: «هر كه من مولاى اويم، على مولاى اوست. خدايا! هر كه را دوستش مى‏دارد، دوست و هر كه را دشمنش مى‏دارد، دشمن بدار!». پس با ولايت من، ولايت خدا تحقّق مى‏يابد و با دشمنى من، دشمنى خدا.

اعراف، آيه 142.