دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 4 -صفحه : 369/ 96
نمايش فراداده

در حالى‏كه چوپان، آنها را رها ساخته و بار انداخته‏اند، گرد من ازدحام نمودند، به گونه‏اى كه گمان بردم كُشنده من‏اند يا اين‏كه برخى از آنان، كشنده برخى ديگر، در حضور من‏اند. 1

1304.امام على عليه السلام ـ به هنگام گزارش بيعت‏شكنى طلحه و زبير ـ: نزد من آمديد و گفتيد: با ما بيعت كن.

گفتم: چنين نكنم.

گفتيد: آرى؟

گفتم: نه؛ و دست خود را جمع كردم، و شما دستانم را گشوديد، و دست خود را پس كشيدم، و شما آن را كشيديد. گرد من ازدحام نموديد، چونان شتران تشنه كه بر آبخور وارد شوند، به گونه‏اى كه گمان بردم كُشنده من هستيد و برخى از شما كُشنده ديگرى هستيد. آن‏گاه دست خود را دراز كردم و با اختيار، با من بيعت كرديد و در آغاز، طلحه و زبير، از روى ميل و اراده، و نه اجبار، با من بيعت كردند. 2

1305.امام على عليه السلام ـ در گزارش بيعت خود ـ: دستم را گشوديد و من آن را بستم، و شما آن را كشيديد و من جمع كردم. آن‏گاه، مانند شتران تشنه كه به آبخورها وارد شوند، گرد من ازدحام نموديد، به گونه‏اى كه كفش از پايم در آمد و عبا از دوشم افتاد و ناتوانان، لگدمال شدند. شادمانى مردم از بيعت با من، بدان پايه رسيد كه خردسالان، شادمان شدند، بزرگ‏سالان، لرزان لرزان، و ناتوانان، به سختى بدان جا روان شدند، و دخترانِ نورسيده [براى ديدن منظره[ حجاب از چهره برگرفتند. 3

1306.وقعة صفين ـ به نقل از خفاف بن عبداللّه‏ ـ: مردم براى بيعت با على عليه السلام ، مانند پروانگان، گرد او ازدحام نمودند، تا آن‏جا كه كفش‏ها ناپديد شد، عباها از

1 - نهج‏البلاغة: خطبه 54.

2 -  الإرشاد: 1/244، الاحتجاج: 1/375/68، الجمل: 267 ، العقد الفريد: 3/123.

3 -  نهج‏البلاغة: خطبه 229، بحارالأنوار: 32/51/35.