دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 5 -صفحه : 368/ 190
نمايش فراداده

گويد:] از لشكرگاه بيرون نرفته بودم كه كوفيان بر على عليه السلام وارد شدند و مى‏گفتند: «مى‏بينيم كه برادران بصرى ما با ما پيكار مى‏كنند» و پيوسته مى‏خنديدند و خوش بودند و مى‏گفتند: «به خدا سوگند، اگر با آنان روياروى شويم، حق را خواهيم گرفت». گويا معتقد بودند كه بصرى‏ها پيكار نمى‏كنند.

من با دو نامه على عليه السلام حركت كردم و نزد يكى از آن دو مرد رفتم. او نامه را پذيرفت و پاسخ داد و نزد ديگرى راهنمايى شدم؛ ولى او پنهان شده بود. اگر بدو مى‏گفتند: كُلَيب [آمده است]، مرا نمى‏پذيرفت. [به هر حال] نزد او رفتم و نامه را به وى دادم و گفتم: «اين، نامه على است» و جريان را به وى گزارش دادم و گفتم: «من به على عليه السلام گفته‏ام كه تو رئيس قبيله‏ات هستى». او از پذيرفتن نامه على عليه السلام امتناع ورزيد و به درخواست او پاسخ نگفت و گفت: امروز به رياست، نيازى ندارم.

به خدا سوگند كه من در بصره بودم و به سوى على عليه السلام بازنگشته بودم كه سپاه رسيد و كسانى را كه با على عليه السلام بودند، ديدم. پس جمعيت رسيد. 1

يادداشت

بيشتر منابع تاريخى به اين نكته اشاره دارند كه عثمان بن حنيف، در منطقه ذو قار بر على عليه السلام وارد شد؛ ولى برخى منابع، دلالت دارند كه او در منطقه رَبَذه نزد امام عليه السلام رفت.

به‏نظر مى‏رسد كه سخن اوّل به واقعْ نزديك‏تر است؛ زيرا امام على عليه السلام در تعقيب جمليان بود و فاصله زيادى با آنان نداشت. با توجّه به اين كه امام عليه السلام از رَبَذه براى عثمان بن حنيفْ نامه‏اى نوشت و به وى خبر داد كه لشكر جمل به سوى بصره در حركت‏اند و با توجّه به دورى ربذه از بصره، بعيد مى‏نمايد كه امام عليه السلام در ربذه بيش از يك ماه توقّف كرده باشد، به گونه‏اى كه جمليان به بصره رفته باشند و پس از

الجمل: 290. نيز، ر. ك: المصنّف فى الأحاديث والآثار: 8/703/1.