دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 5 -صفحه : 368/ 24
نمايش فراداده

حركت كردند و هر يك از طلحه و زبير، حكومت را براى خود مى‏خواهد و نه همراهش. طلحه ادّعاى خلافت نمى‏كند، مگر از آن رو كه پسر عموى عايشه است و زبيرْ مدّعى آن نيست، مگر از آن رو كه داماد پدر اوست. به خدا سوگند، اگر آنان به آنچه مى‏خواهند، دست يابند، زبير، گردن طلحه را خواهد زد و طلحه، گردن زبير را و هر يك با ديگرى بر سر اين حكومت، ستيز خواهند كرد. 1 2015.تاريخ الطبرى ـ به نقل از عتبة بن مغيرة بن اَخنس ـ: سعيد بن عاص با طلحه و زبير، خلوت كرد و گفت: اگر پيروز شويد، حكومت را به كه مى‏سپاريد؟ با من صادقانه بگوييد.

گفتند: براى يكى از خودمان، هر كدام كه مردم انتخاب كنند.

سعيد گفت: نه؛ بلكه بايد آن را در خاندان عثمان قرار دهيد؛ چرا كه شما براى خونخواهى او دست به شورش زده‏ايد.

گفتند: هجرت كنندگان بزرگ را واگذاريم و حكومت را به فرزندانشان بسپاريم؟! 2

2016.تاريخ الطبرى ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: جمليان با ششصد نفر حركت كردند. همراه آنان عبد الرحمان بن ابو بكره و عبد اللّه‏ بن صفوان جمحى بودند. وقتى از منطقه چاه ميمون 3 گذشتند، شترى ذبح شده ديدند كه خونش فوران مى‏كرد. آن را به فال بد گرفتند.

وقتى مروان از مكّه بيرون رفت، اذان گفت و نزد طلحه و زبير آمد و به آنان گفت: بر كدام يك از شما به عنوان خليفه سلام كنم و به نام او براى نماز، اذان سردهم؟

1 -  الإرشاد: 1/246، الكافئة: 19/19، شرح نهج البلاغة: 1/233 .

2 - تاريخ الطبرى: 4/453، الكامل فى التاريخ: 2/315 .

3 -  چاهى در مكّه، منسوب به ميمون بن خالد حضرمى.