دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 6 -صفحه : 439/ 279
نمايش فراداده

پاسخ اين است كه پذيرفتن پيشنهاد آنان، مستلزم سه خطاى بزرگ سياسى و دينى بود كه امام عليه السلام نمى‏توانست به آن تن در دهد:

الف ـ پذيرفتن خطا در رهبرى

نخستين درخواست خوارج اين بود كه امام عليه السلام بپذيرد كه در رهبرى و فرماندهى سپاه در ارتباط با پذيرش حكميّت خطا كرده است. امّا امام عليه السلام نمى‏توانست خود را خطاكار اعلام كند؛ زيرا: حَكَم قرار دادن براى حل اختلافات، نه تنها خطا نيست، بلكه موردتأييد قرآن است. تنها ايراد اين است كه حكميّت در اين ماجرا برخلاف حكمت و سياست بود و امام عليه السلام نيز اين نكته را صريحا اعلام كرده بود؛ ولى آنان خود نپذيرفتند و حكميت را بر امام عليه السلام و سپاه كوفه تحميل كردند.

علاوه بر اين، امام عليه السلام مى‏خواست به‏گونه‏اى كه خوارج قانع شوند، استغفار نمايد؛ اما اشعث نگذاشت و مى‏خواست امام عليه السلام به‏گونه‏اى به خطا اعتراف نمايد كه حيثيت و اعتبار رهبرى او خدشه‏دار گردد.

ب ـ نقض عهد

برفرض كه امام عليه السلام به خطاى خود اعتراف مى‏كرد، خوارج درخواست ديگرى داشتند كه پيمان‏نامه سپاهيان كوفه و شام نقض شود؛ امّا از ديدگاه امام عليه السلام وفادارى به پيمان يكى از اصول بين المللى اسلام است كه به‏هيچ بهانه‏اى نبايد نقض شود و لذا در عهدنامه معروف خود به مالك اشتر نوشت:

و إن عَقَدتَ بَينَكَ و بَينَ عَدُوِّكَ عُقدَةً أو ألبَستَهُ مِنكَ ذِمَّةً فَحُط عَهدَكَ بِالوَفاءِ، وَ ارعَ ذِمَّتَكَ بِالأَمانَةِ، وَ اجعَل نَفسَكَ جُنَّةً دونَ ما أعطَيتَ؛ فَإِنَّهُ لَيسَ مِن فَرائِضِ اللّه‏ِ شَيءٌ النّاسُ أشَدُّ عَلَيهِ اجتِماعا ـ مَعَ تَفَرُّقِ أهوائِهِم وتَشَتُّتِ آرائِهِم مِن تَعظيمِ الوَفاءِ بِالعُهودِ، وقَد لَزِمَ ذلِكَ المُشرِكونَ فيما بَينَهُم دونَ المُسلِمينَ؛ لِمَا استَوبَلوا مِن عَواقِبِ الغَدرِ. فَلا تَغدِرَنَّ بِذِمَّتِكَ، و لا تَخيسَنَّ (تَحبِسَنَّ)