دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 6 -صفحه : 439/ 69
نمايش فراداده

عصر به امير مؤمنان بپيوندد».

رزمندگان در آن زمان به وى پيوستند. او خداوند را حمد و ثنا گفت و فرمود: «امّا بعد؛ از وا نشستنِ شما در پذيرش فراخوان، به شگفتى فرو شدم؛ و نيز از اين كه در اين خانه‏ها مانده، از مردم شهرتان جدا گشتيد؛ خانه‏هايى كه ساكنانش ستم‏پيشه بودهاند و بيشينه ايشان هلاك شده‏اند. نه به معروفى امر مى‏كنيد و نه از منكرى، نهى!». گفتند: اى امير مؤمنان! ما در انتظار فرمان و نظر تو بوديم. اكنون هر گونه مى‏پسندى، امر فرماى.

پس امام عليه السلام روانه شد و عَدىّ بن حاتم را بر ايشان گماشت. عدى سه روز در آن جا بماند و سپس با هشتصد تن از مدائن بيرون شد و پسرش يزيد را به جاى خود گماشت. او نيز با چهار صد تنِ ديگر به پدرش پيوست و آن‏گاه به على عليه السلام ملحق شد. 1

6 / 6

گذشتن سپاه از شهر انبار

2431.وقعة صِفّين ـ به نقل از حَبّه عُرَنى ـ: على عليه السلام آمد تا به شهر انبار برگذشت. دهقانان بنى خُشنوشَك 2 از او استقبال كردند؛ پس از استقبال، پياده شدند و در ركاب او دويدن آغازيدند. فرمود: «اين چارپايان كه با خود داريد، چيستند و از اين كار كه كرديد، چه قصدى داريد؟».

گفتند: امّا اين كار كه كرديم، عادتِ ما در بزرگداشتِ اميران است. وامّا اين

1 -  وقعة صفّين: 143، بحارالأنوار: 32/423، شرح نهج‏البلاغة: 3/203.

2 - سليمان بن ربيع بن هشام نَهدى، يكى از روايتگران كتاب صفّين مى‏گويد: «خُش يعنى طيّب و نُوشَك، يعنى راضى. پس مراد از بنى خشنوشك، بنى طيّب راضى است». (ر. ك: وقعة صفّين: 144)