«خداوند جز ستمگر را از عنايت خويش دور نمىسازد». 1
2760.امام على عليه السلام ـ در سخنى كه ياران خويش را بِدان نصيحت مىكرد ـ: اگر شما هم مثل من مىدانستيد آنچه را كه من مىدانم و از شما پنهان است، سر به صحراها مىنهاديد و بر كارهاى خويش مىگريستيد و خود را مىزديد و اموال خويش را بىنگهبان و مراقب رها مىكرديد و هركس در فكر خود بود و به ديگرى توجّهى نداشت. ليكن آنچه را به يادتان آوردند، فراموش كرديد و از آنچه هشدارتان دادند، ايمن شديد. فكرتان را باختيد و كارتان از هم گسيخت.
دوست داشتم كه خدا ميان من و شما جدايى افكند و مرا به كسى ملحق سازد كه از شما به من سزاوارتر است؛ قومى كه فكرشان خجسته و حلمشان افزون بود. حقگويانى كه ستم را وا نهادند، بر راه حق استوار ماندند و شهيد شدند، با دليل روشن تاختند و به سرانجامى ابدى و كرامتى گوارا دست يافتند.
آگاه باشيد كه به خدا سوگند، جوان مغرور و ستمگر قبيله ثقيف 2بر شما مسلّط خواهد شد، اموالتان را خواهد خورد و چربىهاى شما را آب خواهد كرد. اى ابووذحه [مردِ سوسكى] 3 ! بس كن. 4
1 - الغارات: 2/492، تاريخ اليعقوبى: 2/193، الأمالى، طوسى : 181/302. 2 -
مقصود امام عليه السلام حَجّاج بن يوسف ثقفى است. 3 - حجّاج، داستانى دارد با خنفساء (سوسك) كه در
كتابها نوشتهاند. حضرت در اين جمله پيشگويانه، اشاره به آن ماجرا قبل از وقوعش دارد.
(م) 4 - نهجالبلاغة: خطبه 116، شرح مائة كلمة: 240.