فصل سوم: شِكوه امام از نافرمانى يارانش
3 / 1
گرفتار نافرمانان
2761.امام على عليه السلام ـ از خطبهاش، وقتى كه خبر يافت نعمان بنبشير به «عين التَّمْر» شبيخون زده استـ: گرفتار كسانى شدهام كه
چون فرمان مىدهم، پيروى نمىكنند و آنگاه كه فرامىخوانم، پاسخ
نمىدهند. اى ناكَسان! براى يارى كردن پروردگارتان منتظر چيستيد؟ آيا
آيينى نيست كه شما را گرد آورد؟ و غيرتى نيست كه شما را به خروش
آورد؟ من در ميان شما به كمك خواهى ايستادهام و با فرياد، از شما
يارى مىطلبم. نه سخنم را مىشنويد، نه فرمانم را گردن مىنهيد، تا
آنجا كه كارها سرانجام شومى را نشان مىدهد. با شما نه مىتوان
خونخواهى كرد و نه به خواستهاى رسيد.شما را به يارى برادرانتان فرا خواندم، همچون شتر بيمار ناليديد و
چون شتر لاغر و زخمى سستى كرديد. آن سپاه اندك و آشفته و ناتوان
هم كه از سوى شما نزد من آمدند، چنان بودند كه «كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلَى
الْمَوْتِ وَهُمْ يَنظُرُونَ؛ 1 گويا به سوى
انفال، آيه 6.