5 . عوامل جنبى
آنچه تا بدينجا برشمرديم، اصلىترين عوامل سستى مردم وتنهايى امام على عليه السلام در روزگار پايانى حكومت ايشان بود. عوامل
ديگرى نيز براى اين كنارهگيرى مردم، مىتوان شمرد كه هر چند
تأثيرگذارى آنها در حد و حدود عوامل پيشگفته نيست، ولى نقش آنها
در ضعيف و خسته شدن مردم، شايان توجّه است. اين عوامل را كه
بدانها عنوان «عوامل جنبى» دادهايم، بر مىشمريم:
الف شُبهه جنگ با اهل قبله
حكومت على عليه السلام در آغازين گامهاى استقرارش، متأسّفانه در كامجنگ فرو رفت: جنگ داخلى و نبرد با اهل قبله. جنگهاى پيش از آن،
يكسر با كافران بود و نبرد با كافران، بدون شبهه و ابهام بود؛ امّا
جنگهاى روزگار حكومت على عليه السلام كه در جهت خاموش ساختن
فتنهها و در راه اصلاح و بازگرداندن جامعه اسلامى به سيره و سنّت
نبوى بدانها تن داده بود، جنگ با اهل قبله بود؛ جنگ با كسانى كه عنوان
مسلمانى داشتند و گاه در پرونده سياسى ـ اجتماعى آنها نقطههاى
درخشان فراوانى نيز يافت مىشد.چنين بود كه پيامبر صلي الله عليه و آله ـ كه در آينه زمان، اين حوادث را مىديد و
چگونگى آنها را پيشبينى كرده بود ـ، از يك سو اين نبردها را قتالِ بر
مبناى تأويل قرآن