دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 7 -صفحه : 344/ 186
نمايش فراداده

مى‏دانست و از سوى ديگر، بر دشوارى آنها تأكيد كرده بود. 1 جنگ با اهل قبله، براى تنگ‏انديشان، دغدغه ايمانى ايجاد مى‏كرد. آنان به درستى نمى‏توانستند تصميم بگيرند و از اين رو، از همراهى باز مى‏ايستادند. هوشياران سياستمدارى هم كه به گونه‏اى با امام عليه السلام مشكل داشتند، هم تن زدن خود را بدين‏سان توجيه مى‏كردند و هم براى عموم، شبهه‏افكنى مى‏كردند. چنين بود كه از همان آغاز، چهره‏هاى به ظاهر موجّهى مانند: سعد بن ابى وقاص، اُسامة بن زيد و عبد اللّه‏ بن عمر، از همراهى با على عليه السلام تن زدند و چون امام عليه السلام دليل همراهى نكردن آنها را پرسيد، سعد بن ابى وقّاص گفت:

إنّى أكره الخروج فى هذا الحرب لئلاّ أصيب مؤمنا فإن أعطيتني سيفا يعرف المؤمن من الكافر قاتلت معك.

به درستى كه خوش نمى‏دارم براى اين نبرد، بيرون روم، كه مبادا مؤمنى را بكشم. اگر به من شمشيرى دهى كه مؤمن را از كافر بازشناسد، به همراه تو خواهم جنگيد!

و اسامه گفت:

أنت أعز الخلق عليّ، ولكني عاهدت اللّه‏ أن لا أُقاتل أهل «لا اله إلا اللّه‏».

تو گرامى‏ترين فرد در نزد منى؛ وليكن با خداوند عهد كرده‏ام كه با اهل «لا اله الا اللّه‏» نجنگم.

و عبد اللّه‏ بن عمر گفت:

لست أعرف فى هذا الحرب شيئا، أسألك ألا تحملنى على ما لا أعرف. 2

1 - ر. ك: ج 5، ص 53 (اهداف امام على در نبرد با سركشان).

2 -  ر. ك: ج 4، ص 131 (زندگى‏نامه گروهى از رويگرانندگان از بيعت).