جهان بینی توحیدی

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 38/ 18
نمايش فراداده

وجهت وجهي للذي فطر السموات و الارض حنيفا و ما انا من المشركين ( 1 ) . . . ان صلواتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين لا شريك له و بذلك امرت و انا اول المسلمين ( 2 ) روي دل و چهره قلب خود را حقگرايانه به سوي حقيقتي كردم كه ابداع كننده همه جهان علوي و سفلي است ، هرگز جزء مشركان نيستم . . . همانا نمازم ، عبادتم ، زيستنم و مردنم براي خداوند ، پروردگار جهانهاست او را شريكي نيست به اين فرمان داده شده ام و من اولين تسليم شدگان به حق هستم . اين توحيد ابراهيمي ، توحيد عملي اوست . كلمه طيبه " لا اله الا الله " بيش از هر چيزي ناظر بر توحيد عملي است . يعني جز خدا شايسته پرستش نيست .

انسان و رسيدن به يگانگي

مساله به يگانگي رسيدن واقعيت وجودي انسان در يك نظام رواني و در يك جهت انساني و تكاملي و همچنين رسيدن جامعه انسان به يگانگي و يكپارچگي در يك نظام اجتماعي هماهنگ تكاملي ، و متقابلا مساله تجزيه شخصيت فردي انسان به قطبهاي مختلف و قطعه قطعه شدن واقعيت وجودي او به بخشهاي ناهماهنگ و تجزيه جامعه انسان به " من " ها و به گروهها و طبقات متضاد و متناقض و ناهماهنگ ، مسائلي هستند كه همواره انديشه ها را به خود معطوف داشته اند . چه بايد كرد كه شخصيت انسان از جنبه رواني و از نظر اجتماعي در يك جهت انساني و تكاملي به يگانگي و وحدت ( توحيد ) برسد ؟ در اينجا سه گونه نظريه است : ماترياليستي ، ايده آليستي ، رئاليستي

1. انعام / 79 .

2. انعام / 162و 163.