از منظر كتاب و سنت نيز رابطه و تأثير اعمال اختيارى انسان بر روح و شخصيت واقعى انسان، امرى حقيقى و عينى است و در جاى جاى قرآن و حديث مى توان اين حقيقت را يافت; براى نمونه به چند مورد از آن اشاره مى شود: قرآن كريم در تحليل علت رفتار كسانى كه روز رستاخيز و آيات الهى را تكذيب كرده اند، مى فرمايد: «نه چنين است، بلكه آنچه مرتكب مى شدند زنگار بر دل هايشان بسته است».(1)
به گفته مرحوم علامه طباطبايى(ره):
از اين آيه معلوم مى شود كه اولا، اعمال زشت داراى صورت هايى هستند كه نفس آدمى را مصوّر به آنها مى كنند. ثانياً، اين نقش و صورت ها مانع و حايل بين نفس و درك حقيقت مى شوند. ثالثاً، نفس به حسب طبع اولى خود داراى صفا و جلايى است كه مى تواند حقايق را درك كند و بين حق و باطل تميز دهد.(2)
همچنين در قرآن آمده است: «هر كس تقوا ورزد خدا برايش گشايشى پيش آورد»(3) و «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! اگر از خدا پروا كنيد، براى شما قدرت تشخيص قرار مى دهد.»(4) مرحوم علامه طباطبايى در تفسير اين آيات مى فرمايد:
تقوا راه مستقلى براى تحصيل معرفت نيست، بلكه تقوا موجب بازگشت طبيعت انسان به اعتدال فطرى خود مى گردد و اين اعتدال موجب مى شود تا تمايلات انسان متعالى تر شود و اعمال بهترى از او صادر گردد; يعنى اعمال صالح موجب حفظ اخلاق نيكو و اخلاق پسنديده، منشأ پيدايش معارف حقيقى و علوم سودمند و افكار صحيح مى شود.(5)
در اين بيان سعى شده است با شرح چگونگى ثابت بودن منشأ پيدايش فضيلت و رذيلت ها، ثبات و اطلاق خوبى و بدى نتيجه گرفته شود; يعنى چون قواى درونى انسان ثابت و حالات سه گانه افراط، تفريط و اعتدال در آنها نيز امرى يك نواخت است، فضايل و رذايل
1. سوره مطففين، آيه 14.
2. علامه طباطبايى: الميزان، ج 20، ص 134.
3 . و مَن يتّق اللّهَ يجعل له مخرج. (سوره طلاق، آيه 2.)
4 . يا أَيّهاالّذين آمنوا إِن تتّقوا اللّهَ يجعل لكم فرقاناً.
(سوره انفال، آيه 29.)
5 . علامه طباطبايى، الميزان، ج 9، ص 56 و ج 19، ص 313 ـ 315.