ج. پرسش ها و پاسخ ها - اخلاق اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق اسلامی - نسخه متنی

احمد دیلمی، مسعود آذربایجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اخلاقى كه ناشى از اين حالات است، بالطّبع ثابت و به دور از نسبيّت و

تغيير خواهند بود.

اين بيان مبتنى بر معرفت شناسى خاصى از قواى درونى است كه مى كوشد با

بيان عقلانى و متكى بر تبيينى ويژه از قواى نفسانى انسان، همه مفاهيم اخلاقى

را تفسير نمايد. قسمت عمده منابع اخلاق اسلامى كه با نگرش فلسفى نگاشته شده

اند، از اين شيوه پيروى مى كنند. اين روش بسيار تحت تأثير نظامى است كه ارسطو

در تبيين قضاياى اخلاقى پيش نهاده است.

ج. پرسش ها و پاسخ ها

براى تكميل بحث جا دارد برخى شبهاتى كه ممكن است همچنان مطرح باشند، در

قالب پرسش و پاسخ مورد بررسى قرار گيرند. اساسى ترين پرسش هاى مربوط، بدين

قرارند:

شبهه اول: اگر اصول اخلاقى، مطلق و جاودانه اند، چه توجيه و تفسيرى

مى توان براى استثناها پيش نهاد؟

پاسخ اول: در واقع احكام اخلاقى استثنا ندارند و هرگاه موضوع حكم

اخلاقى محقق شود، بى درنگ حكم آن نيز ثابت مى گردد. آرى، گاهى در ملاك اصلى

حكم اخلاقى خطا رخ مى دهد; مثلا مى گوييم: «راست گفتن خوب است»، ولى اگر موجب

ريخته شدن خون بى گناهى شود، يا باعث افشاى اسرار نظامى جبهه اسلام گردد، در

چنين مواردى «راست گفتن بد است». پس حكم اخلاقى با استثنا مواجه شده است. در

حالى كه حقيقتاً ما در شناسايى موضوع حكم اخلاقى با همه قيود و خصوصياتش به

خطا رفته ايم. در حكم پيشين، موضوع واقعى حكم «راست گويى مفيد و بدون مفسده

بزرگ» است.(1) قطعاً در تمام مواردى كه اين موضوع محقق گردد، امر به راستگويى

وجود خواهد داشت. راستگويى اگر موجب ريختن خون بى گناهان و... شود موضوع امر

اخلاقى نيست.(2)

پاسخ دوم: اصول اخلاقى استثنا را برنمى تابد، ولى در مواردى كه با

پيامدى نابايست روبه رو مى شود، يك فعل خارجى، مصداق دو عنوان شده است; مثلا

در مثال پاسخ اول، آن دو عنوان عبارتند از: راست گويى و كُشتن بى گناه يا

افشاى اسرار ارتش اسلام. بنابراين عمل واحد از يك جهت «خوب» است و از جهتى

ديگر «بد».

در چنين مواردى ناگزير بايد:



1. بنا بر قبول حسن و قبح ذاتى و عقلى اشيا و افعال ـ كه مورد قبول شيعه

و معتزله است ـ عمل اختيارى انسان به شرط داشتن «مصلحت» خوب، و در صورت داشتن

«مفسده» بد خواهد بود. البته در تشخيص مصلحت و مفسده و ميزان اهميت آنها

علاوه بر عقل، وجدان و فطرت، وحى نيز نقش بسيار عمده اى دارد.

2. ر.ك: مصباح يزدى، محمدتقى: دروس فلسفه اخلاق، ص 41 و 187 ـ 189.

/ 114