مقدّمه
بدون ترديد بازسازى و تعالى شخصيت معنوى آدمى، هدف اصلى همه رسولان الهىبوده است. در قاموس مصلحان آسمانى براى علومى كه بدون واسطه در خدمت اين
آرمان مقدس نباشند، كاركردى ابزارى تصوير شده است. هر پژوهشگر حقيقت جو با
اندك كنكاشى در منابع اوليه اسلام، معنويت سالارى و اخلاق محورى را در تار و
پود تعاليم آن آشكارا نظاره خواهد كرد.
دانشوران مسلمان و پاسداران حريم ديانت، در راه تبيين علمى آموزه هاى
اخلاقى اسلام، تلاش هاى طاقت فرسايى را متحمل شدند. آنچه در اين دفتر خواهد
آمد، جرقه هايى برگرفته از حاصل زحمات آنان است، ولى گذر زمان، تحولات
پديدآمده در ادبيات عمومى و چگونگى نگارش متون علمى و سرانجام عمومى شدن
آموزش اخلاق، همگى بر ضرورت تدوين متنى متناسب با شرايط جديد، دلالت دارد.
در طرح جديد اخلاق اسلامى كه در سرفصل هاى مصوّب اين درس منعكس گرديده،
مجموعه موضوعات و مسائل اخلاقى در سه بخش جاى داده شده است. اينجانبان، على
رغم اذعان به بضاعت اندك خويش، به امر مسئولان گرانقدر مديريت تحقيق و تأليف
متون درسى معاونت، نگارش اين متن را به عهده گرفتيم. آگاهى از برخى نكات كه
در نگارش آن مورد نظر بوده است، مى تواند در مطالعه و ارزيابى اين نوشتار
براى مخاطبان ارجمند مفيد افتد.
1. در بخش اول از ميان مباحث مختلفى كه در فلسفه اخلاق مطرح است تنها دو
محور مهم گزينش و مورد بحث قرار گرفته است و هرگز، جامعيت مباحث مورد نظر
نبوده است.
2. در همين بخش و در دو محور مذكور نيز به دليل محدوديت هاى زمانى و
محتوايى موجود، از پرداختن به ديدگاه هاى مختلف و بحث آزاد تطبيقى خوددارى
شده و سعى شده مبانى اخلاق اسلامى تبيين گردد.
3. مستند بودن مطالب به منابع اوليه و معتبر اسلامى به ويژه آيات و
روايات، همواره مورد نظر بوده و تلاش شده است تا از نقل مطالب از منابع واسطه
اى خوددارى گردد.
4. كلان نگرى و نگاه فرابخشى به مسائل اخلاقى مورد توجه نگارندگان بوده
است تا به اين وسيله بتوان درك و ارزيابى معتدل ترى از اين مسائل داشت و از
آفاتى كه از جزئى نگرى و مجردنگرى به مسائل اخلاقى حاصل مى شود، در حد مقدور
جلوگيرى كرد.
5 . ملاحظه سطح عمومى مخاطبان و محدوديت هايى كه از اين امر ناشى مى شود،
مانع از طرح برخى ديدگاه ها شده است.
6 . تلاش شده است كه مباحث به صورت سازمان يافته، و با ايجاد نوعى ترتيب
منطقى ارائه گردد، وطبعاً از اين جهت نيز خالى از نقص نيست.
7. تربيت و سلوك اخلاقى، نيازمند آگاهى از روش هاى تربيت جهت نيل به
سرمنزل مقصود و غايت قصواى اخلاق و فضيلت است. بخش سوم كتاب در حقيقت گامى در
تحقق همين منظور است.
8 . در بخش سوم با استفاده از دستاوردهاى علوم روان شناسى و تربيتى و در
چارچوب تعاليم اسلامى، سعى بر اين بوده كه روش ها و شيوه هاى تربيت اخلاقى به
طور دقيق و جزئى با رعايت اختصار ترسيم و تبيين گردد.
لازم است بر اين واقعيت تأكيد شود كه شكل گيرى اين دفتر در سايه مديريت
پژوهشى خردمندانه، توأم با سعه صدر و متواضعانه برادر ارجمند جناب حجت
الاسلام و المسلمين عليرضا امينى معاونت محترم امور اساتيد نهاد، كه زمينه
چنين كارهايى را فراهم كردند، و زحمات مستمرّ برادران گرانقدر جناب آقاى جواد
رفيعى كه همه گونه مساعدت را روا داشتند، جناب آقاى درودى كه پيگيرى مستمر
نموده اند و جناب آقاى فاخرى كه با كمال حوصله و دقت بر روند كار نظارت
داشتند، ويراستار محترم، همه اساتيدى كه با نظرات اصلاحى خود بر ما منت نهاده
اند، و همه دست اندركاران تايپ، تصحيح، مقابله، صفحه پردازى و... ميسّر
گرديده است. وظيفه خود مى دانيم متواضعانه مراتب قدردانى خود را از آنان
ابراز داريم.
بديهى است كه در اين مكتوب كاستى ها و نارسايى هايى وجود دارد، بهويژه كه
عواملى مانند بضاعت اندك نگارندگان، گستردگى مباحث، تازگى در برخى محورهاى
ساختارى و گستره عام مخاطبان، ضريب وجود اين كاستى ها را مضاعف كرده است.
بنابراين، از همه صاحب نظران ارجمند، اساتيد گرانقدر و دانشجويان محترم كه با
انعكاس نقد و نظرهاى خود بر مؤلفان منّت خواهند نهاد، پيشاپيش با كمال خرسندى
قدردانى نموده و خداوند مهربان را بر آغاز و انجام اين كار سپاسگزاريم.
احمد ديلمى ـ مسعود آذربايجانى
قم ـ تابستان 1380