اخلاق اسلامی

احمد دیلمی، مسعود آذربایجانی

نسخه متنی -صفحه : 114/ 5
نمايش فراداده

فيزيكى و مادى، علمى و عقلانى و يا استعدادهاى اخلاقى باشند.

مراد از تربيت اخلاقى، چگونگى به كارگيرى و پرورش استعدادها و قواى درونى، براى توسعه و تثبيت صفات و رفتارهاى پسنديده اخلاقى و نيل به فضائل عالى اخلاقى و دورى از رذيلت ها و نابود كردن آنها است. بنابراين در تربيت اخلاقى، رويكرد اصلى متوجه پرورش استعدادهاى اخلاقى و رسيدن به كمالات اخلاقى است; در حالى كه در تربيت علمى، هدفْ شكوفايى استعدادهاى علمى و كسب مراتب بالاى علمى است و از همين روى نگرش به انسان عمدتاً ابزارى و آلى است.

تربيت اخلاقى نيز بخش مهمى از علم اخلاق را تشكيل مى دهد و چون مباحث آن عمدتاً ناظر به راهكارهاى عملى و ارائه توصيه هايى در باب عمل است، گاهى از اين بخش تحت عنوان «اخلاق عملى» ياد مى شود. در مقابلِ آن بخش از مباحث اخلاقى كه به توصيف خوبى ها و بدى هاى اخلاقى مى پردازد و به آن گاهى «اخلاق نظرى» گفته مى شود.

ب. علم اخلاق و علوم ديگر

علم اخلاق نيز مانند هر علم ديگرى با پاره اى از دانش هاى موجود، مناسبات نزديك دارد. در اين جا براى تبيين قلمرو علم اخلاق و تكميل شناسايى آن مناسبات، علم اخلاق را با بعضى از علومِ نزديك به آن ـ از قبيل علم فقه، حقوق، عرفان عملى و علوم تربيتى ـ مورد مطالعه قرار مى دهيم.

1. علم اخلاق و فقه

علم فقه، اعمال و رفتار انسان هاى مكلّف و مسؤول را از دو جهت مورد بررسى قرار مى دهد و دو گونه داورى دارد: نخست از جهت آثار اخروى آن; يعنى ثواب و عقاب كه در تحت عناوينى مانند وجوب و حرمت بيان مى گردد و ديگرى از جهت آثار و وضعيت دنيوى آن كه در تحت عناوينى مانند صحت و بطلان بيان مى گردد.

بررسى ها و احكام نوع اول فقه، ماهيت اخلاقى داشته، بخش مهمّى از متون و منابع اخلاق اسلامى را تشكيل مى دهد. بررسى ها و احكام نوع دوم فقه، خارج از قلمرو علم اخلاق است و ماهيت اخلاقى ندارد; بلكه تنها ماهيت فقهى و حقوقى دارد.(1)

1. البته گاهى به احكام دستورى غيرالزامى (مستحب و مكروه) احكام اخلاقى يا آداب گفته مى شود و ملاك ورود در حوزه فقه، الزامى بودن حكم دانسته مى شود. اين كاربرد صرفاً اصطلاح خاص است و با تلقى متعارف از اخلاق نمى سازد.