تعلیم و تربیت در اسلام

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 130/ 17
نمايش فراداده

آخرهايش را نگاه كن " . و همين است كه در ادبيات اسلامي تحت عنوان " آخر بيني " آمده است ، مخصوصا در " مثنوي " در اين زمينه زياد بحث شده است . مي گويد :


  • اين هوي پرحرص و حالي بين بود(1) هر كه آخر بين بود او مؤمن است هركه آخور بين بود او بيدن است

  • عقل را انديشه يوم الدين بود هركه آخور بين بود او بيدن است(2) هركه آخور بين بود او بيدن است

لزوم توأم بودن عقل و علم

مسأله ديگر اينست كه عقل و علم بايد با يكديگر توأم باشد ، و اين نكته بسيار خوبي است . اگر انسان تفكر كند ولي اطلاعاتش ضعيف باشد ، مثل كارخانه اي است كه ماده خام ندارد يا ماده خامش كم است ، قهرا نمي تواند كار بكند يا محصولش كم خواهد بود .

محصول بستگي دارد به اينكه ماده خام برسد . اگر كارخانه ماده خام زياد داشته باشد ولي كار نكند باز فلج است و محصولي نخواهد داشت . حضرت در آن روايت مي فرمايد : يا هشام ثم بين ان العقل مع العلم عقل و علم بايد توأم باشد . عرض كرديم علم ، فراگيري است ، به منزله تحصيل مواد خام است ، عقل ، تفكر و استنتاج و تجزيه و تحليل است . آنگاه حضرت استناد مي كنند به آيه : " وتلك الامثال نضربها للناس وما يعقلها الا العالمون " ( 3 ) . ببينيد عقل و علم چگونه با هم توأم شده است .

1. خاصيت هوي اينست كه به زمان حال توجه دارد .

2. يعني بي دين است .

3. سوره عنكبوت ، آيه 43 : اين مثلها را براي مردم مي زنيم و جز دانشمندان تعقل نمي كنند .