تعلیم و تربیت در اسلام

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 130/ 33
نمايش فراداده

تمثيل مولوي

مولوي مثلي مي آورد راجع به اينكه هر چه انسان بزرگتر مي شود صفات او قوي تر و ريشه دارتر مي گردد . مي گويد مردي خاري را در معبر مردم كاشت و مردم از اين بوته خار در رنج بودند . او قول داد كه سال ديگر آن را بكند ، و سال ديگر نيز كار را به سال بعد موكول كرد ، و سالهاي بعد نيز به همين ترتيب عمل كرد . از طرفي درخت سال به سال ريشه دارتر مي شد ، و از طرف ديگر خود او سال به سال ضعيفتر مي گرديد . يعني ميان رشد درخت و قوت او نسبت معكوس برقرار بود .

حالات انسان نيز مانند خاربن و خاركن است . روز به روز صفات در انسان ريشه هاي عميق تري پيدا مي كند و اراده انسان را ضعيف تر مي كند . قدرت يك جوان در اصلاح نفس خود از يك پير بيشتر است .


  • خاربن در قوت و برخاستن خاركن در سستي و در كاستن

  • خاركن در سستي و در كاستن خاركن در سستي و در كاستن

سعدي نيز مي گويد :

  • هر كه در خرديش ادب نكنند چوب تر را چنانكه خواهي پيچ نشود خشك جز به آتش راست

  • در بزرگي ادب از او برخاست نشود خشك جز به آتش راست نشود خشك جز به آتش راست

او به چوب تر و خشك تشبيه مي كند كه تا تر است انعطاف دارد و هر چه خشكتر شود انعطاف آن كمتر مي گردد ، و وقتي كاملا خشك شود يك حالت ثابت به خود مي گيرد و تغيير نمي كند . مولوي مي گويد : . . . ( 1 ) و روي مهر اول خيلي تكيه مي كند ، يعني محبتي كه

1. [ افتادگي از متن پياده شده از نوار است ] .