مي شود . اين وحي بر اساس نيازي است كه نوع بشر به هدايتي الهي دارد ، كه از طرفي بشر را به سوي مقصودي كه ماوراي افق محسوسات و ماديات است و خواه ناخواه گذرگاه بشر خواهد بود راهنمايي نمايد ، و از طرف ديگر نياز بشر را در زندگي اجتماعي كه همواره نيازمند به قانوني است كه تضمين الهي داشته باشد برآورد قبلا در بحث مكتب ، ايدئولوژي ، نياز بشر را به يك ايدئولوژي كمال بخش ، و ناتواني او را براي تنظيم و تدوين ايدئولوژي صحيح روشن كرديم . پيامبران به منزله دستگاه گيرنده اي هستند.كه در پيكره بشريت كار گذاشته شده است پيامبران افراد برگزيده اي هستند كه صلاحيت دريافت اين نوع آگاهي را از جهان غيب دارند اين صلاحيت را خدا مي داند و بس قرآن كريم مي فرمايد : « الله اعلم حيث يجعل رسالته »( 1 ) . خدا خود بهتر مي داند كه رسالت خويش را در چه محلي قرار دهد . هر چند پديده وحي مستقيما از قلمرو حس و تجربه افراد بشر بيرون است ، ولي اين نيرو را مانند بسياري از نيروهاي ديگر از راه آثارش مي توان شناخت.و حي الهي تاثير شگرف و عظيمي بر روي شخصيت حامل وحي يعني شخص پيامبر مي نمايد ، به حقيقت او را " مبعوث " مي كند ، يعني نيروهاي او را بر مي انگيزد و انقلابي عميق و عظيم در او به وجود مي آورد و اين انقلاب در جهت خير و رشد و صلاح بشريت صورت مي گيرد و واقع بينانه عمل مي كند ، قاطعيت بي نظيري به او مي دهد تاريخ هرگز قاطعيتي مانند قاطعيت پيامبران و افرادي كه به دست و به وسيله آنان برانگيخته شده اند نشان نمي دهد
. 1 انعام / . 124