خدمات متقابل اسلام و ایران

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 247/ 94
نمايش فراداده
ايضا همان كتاب ، ترجمه ء دكتر عيسي بهنام ، صفحه ء . 249 به آنها اشاره كرديم در ميان زردشتيان رسوخ يافته بود ( 1 ) . عقايد زرواني مجموعا بسيار پيچيده و مبهم و درهم و خرافي است . به عقيده كريستن سن ، زردشتيان پس از ظهور اسلام عناصر زرواني را به دور افكندند و از يك ثنويت فلسفي قابل دفاع ، دفاع كردند ، وي مي گويد . شريعت زردشتي كه در زمان ساسانيان دين رسمي كشور محسوب مي شد ، مبتني بر اصولي بود كه در پايان اين عهد بكلي تهي و بي مغز شده بود ، انحطاط قطعي و ناگزير بود ، هنگامي كه غلبه اسلام دولت ساساني را كه پشتيبان روحانيون بود واژگون كرد روحانيون دريافتند كه بايد كوشش فوق العاده براي حفظ شريعت خود از انحلال تام بنمايند ، اين كوشش صورت گرفت : عقيده به زروان و اساطير كودكانه را كه به آن تعلق داشت دور انداختند ، و آيين مزديسني را بدون شائبه زروان پرستي مجددا سنت قرار دادند . در نتيجه قصصي كه راجع به تكوين جهان در ميان بود تبديل يافت ، پرستش خورشيد را ملغي كردند تا توحيد شريعت او هرمزدي بهتر نمايان باشد و مقام ميترا ( مهر ) را طوري قرار دادند كه موافق با مهريشت عقيق باشد . بسي از روايات ديني را يا بكلي حذف كردند يا تغيير دادند و بخشهايي از اوستاي ساساني و تفاسير آن را كه آلوده به افكار زروانيه شده بود در طاق نيسان نهادند يا از ميان بردند . اين نكته قابل توجه است كه يشتهاي مربوط به تكوين كه خلاصه آنها در دينكرد باقي مانده ، به قدري تحليل رفته كه چند سطري بيش نيست و از آن هم چيزي مفهوم نمي شود . همه اين تغييرات در قرون تاريك بعد از انقراض ساسانيان واقع شده است .

در هيچيك از كتب پارسي اشاره بدين اصلاحات نرفته است ، اين شريعت اصلاح شده

1. ايران در زمان ساسانيان ، فصل سوم .