رمز جاودانگی

حسن عسکری راد

نسخه متنی -صفحه : 151/ 120
نمايش فراداده

المُؤمِنُونَ * اَلّذينَ‏هُمْ فى صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ * وَ الّذينَ هُمْ عَنْ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» هميشه در آيينه ذهنم مجسّمى كه با اين صفات و نشانه‏هاى برشمرده، تو نيز ـ اگر خدا بخواهد ـ همان معدود وارثان بهشتى خواهى بود.

مگر نه اين كه تو به همه آن نشانه‏هاى قرآنى، شايسته عمل كردى و سرافراز شدى، اى نمازگزار خاشع! اى كه در برابر زيبايى زنان نامحرم، خود را نباختى! اى كه در شناخت و اداى حقوق خدا و خلق، شهره آشنا و بيگانه شدى! اگر تو با اين همه امتيازات مستند، ممتاز نباشى، پس كدام بنده وظيفه‏شناسى غير از تو وارث بهشت فردوس خواهد بود؟

مصداق سخن امام على (عليه السلام)

نهج البلاغه على (عليه السلام) را دوباره مىگشاييم تا از نگاه آن پيشواى پرهيزگاران، عصاره اعمال نابت را به داورى دولتمردان مسئول و مردم و نسل‏هاى آينده بگذاريم:

وقتى روح عثمان بن حنيف از قصّه مهمانى تو بر سر سفره حضرت امام رضا (عليه السلام) در سفر به مشهد آگاه شد، بىترديد از نامه ملامت‏گونه امام على (عليه السلام) از مهمانى خويش بر سفره اشراف بصره بيش‏تر خجالت كشيد! اى كه روى برتافتن تو از مهمانى خواص در آن سفر به مشهد، شگفتى افلاكيان را نيز برانگيخت و آن امام همام را از مسئوليّت‏شناسى تو شادمان ساخت. آن گاه كه امام متّقين در عصر خلافت خويش، دمى در پرده تاريك و سياه گسترده شب و در محراب عبادت، در اعراض و انزجار از دنيا فرمود: «اى دنيا! اى دنيا! از من بگذر. آيا خود را به من عرضه مىكنى و مىنمايى؟ غير مرا بفريب»(1) درود و آفرين بر تو اى مدير مملكت دار كه روح پيام غيرمستقيم

(1). «يا دُنْيا يا دُنْيا إلَيْكَ عَنّى أبى تعَرَّضْتِ... غُرى غَيْرى...» (نهج البلاغه، ترجمه و شرح فيض الاسلام، خطبه 74).