رمز جاودانگی

حسن عسکری راد

نسخه متنی -صفحه : 151/ 67
نمايش فراداده

وتربيت و هدايت نسل جوان داشت، خيلى محورىتر در آن سال ظاهر شد. كارشناسان فرهنگى آن روز، سياست‏هاى رژيم شاهنشاهى را دنبال مىكردند. اگر استادى در حين تدريس مىخواست از مسير آموزش خارج شود و يا عليه شريعت و دين دارى صحبت بكند، او با سرسختى عجيب در برابر وى مىايستاد.

از خصوصيّت ديگر شهيد رجائى اين بود كه در دوران تحصيل در دانشگاه، نه تنها نسبت به انجام فرايض دينى پاى بند بود كه حتّى در انجام اعمال مستحبّى نيز پيشتاز بود و با همه صلابت، استوارى و نداشتن روحيّه ضعف در برابر زر و زور، سبقت در سلام و فروتنى در مواجهه با مردم، از نشانه‏هاى بارز او بود.

در سال 1358 كه وزير آموزش و پرورش شد، بعد از چندى از سوى ايشان مدير كلّى آموزش و پرورش استان سمنان را برعهده گرفتم. آن روزها با آن ويژگىها و طبيعت انقلاب روزهاى كار بود و متصدّيان و مسئولان شبانه روز تلاش مىكردند، امّا هنوز بسيارى از ارزش‏هاى گذشته و تفكر طبقاتى پيشين چون: روحيّه ارباب رعيّتى، خان و خان سالارى و احترام به پست و رياست و مقام مافوق در ادارات حاكم بود و بسيارى از كاركنان، به ويژه در شهرستان‏ها به همان خلق و خوى گذشته در برقرارى روابط اجتماعى؛ به جاى ذكر نام مسئولان، پست‏ها و عنوان‏هاى شان را به كار مىبردند.

روزى در دفتر كارم مشغول انجام وظيفه بودم. منشى تلفن كه جوانى سليم النّفس و در امور روابط عمومى داراى تجربه مفيد بود، سراسيمه به اتاقم آمد و بدون مقدّمه گفت:

آقاى مدير كل! آقاى مدير كل! جناب وزير پشت خط تشريف دارند و مىخواهند با شما صحبت بفرمايند. او خيلى بهت زده بود و گفته‏هايش را