رمز جاودانگی

حسن عسکری راد

نسخه متنی -صفحه : 151/ 77
نمايش فراداده

گفتند: اختيار داريد. بله قربان!

او گفت: هم اكنون دستگاه بىسيم الهى (اذان) خبر از انجام فريضه ظهر داده است ما فعلاً وظيفه داريم با اقامه نماز، اين ارتباط را برقرار كنيم.

بدون تكلّف، لحظه‏اى بعد در برابر نگاه ناباورانه حضّار، با جمعى به نماز ايستاد و اين تكليف الهى را در سروقتش انجام داد.

همان محمّد على رجائى!

تعريف و تمجيد از خدمت و كار خير ديگران هر چند يك ارزش است، امّا شهيد رجائى معتقد بود اگر انسان به ستايش و تعريف افراد توجّه و دل خوش كند، خدمت خدايىاش به ريايى رنگ مىبازد و براى او به منزله نردبان جهنّم است؛ به عبارت ديگر، چه بسا كه نفس امّاره انسان با تمجيد ديگران وسوسه شود و آرام آرام وقتى به آخرين پلّه درك لذّت تمجيد و ستايش رسيد و به آنها عادت كرد، عمل خدايى او شيطانى شود و سرانجام از همان پلّه به جهنّم سقوط كند

يكى از ياران مىگويد: روزى در دفتر دبيرستان نشسته بودم. زنگ تفريح بود. پدر يكى از دانش‏آموزان وارد شد و گفت: با آقاى رجائى كار دارم.

رجائى گفت: خودم هستم. با من چه كار داريد؟

مرد جلو آمد و خم شد و خواست دستش را ببوسد، امّا رجائى برخاست و صورتش را بوسيد و پرسيد: چرا به خودتان زحمت مىدهيد؟ ما را شرمنده مىكنيد؟

آن مرد گفت: من از شما خيلى متشكّرم. شما فرزند مرا عوض كرديد. نه تنها او عوض شده كه براثر زحمات و ارشادات شما، اصلاً محيط خانواده ما تحث تأثير تربيتى شما قرار گرفته و عوض شده و گويى اسلام و قرآن به خانه ما بازگشته است و....