منطق الطیر

محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری

نسخه متنی -صفحه : 333/ 203
نمايش فراداده

حكايت محمود كه مهمان گلخن تاب شد

  • مرگ جان باد اين دل پر پيچ را من نه شاهى خواهم و نه خسروى شه تو بس باشي، مكن شاهى مرا عشق او بايد ترا كار اين بود گر ترا عشق است، از وى خواه نيز دل بگيرد زان خويشش بي شكى دل بگيرد زان خويشش بي شكى
  • گر گزيند بر تو هرگز هيچ را آنچ مي خواهم من از تو هم توى ميهمان مي آى گه گاهى مرا آن تو او را غم و بار اين بود دست ازين دامن مكن كوتاه نيز بحر دارد، قطره خواهد از يكى بحر دارد، قطره خواهد از يكى