انسان مى تواند با انفاق و پرداخت مال خود در راه خدا، به خدا نزديك شده و او را عبادت كند.
پس عبادت مالى؛ يعنى تقرب جستن به خداوند از طريق مال و ثروت خود؛ مثل خمس دادن، پرداخت زكات، صدقه، هديه، انفاق، قرض دادن و مانند آن.
زندگى و سيره اميرالمؤمنين عليه السلام مى تواند الگوى بسيار مناسبى براى هر كسى، از جمله: سران كشور، وزيران، مديران، كاركنان و كارمندان دولتى و غير دولتى باشد.
آن حضرت در بخشش مال به فقرا و نيازمندان زبانزد عام و خاص بود؛ مثلاً يك بار نخلستان بزرگ خود را فروخت و تمام پول آن را ميان يتيمان، فقرا و نيازمندان تقسيم نمود.
بارها چاه هايى را حفر كرد و هنگامى كه به آب مى رسيد، آن را وقف مستمندان مى كرد.
نخلستانى كه با زحمت فروان به وجود مى آورد تمام آن يا ثمرش را وقف نيازمندان و در راه ماندگان مى نمود.
عمل انسانى اى كه گاهى وقت ها از كاركنان يك اداره يا شركت و غيره سر مى زند، بسيار زيبا و قابل تقدير است؛ مثلاً حقوق يك ساعت يا يك روز و بيشتر خود را به نيازمندانى اختصاص مى دهند كه ممكن است به خاطر سيل، آتش سوزى، زلزله و امثال آن محتاج شده باشند.
در واقع چنين عملى، عبادت محسوب شده و باعث تقرّب آن شخص بردرگاه الهى مى گردد.
اگر چه اين حركت يك نوع عمل وجدانى و انسانى است، موجب اجر و پاداش اخروى هم مى شود.
بنابراين همه شيعيان؛ مخصوصاً تحصيل كرده ها و حقوق بگيران دولتى بايد سيره مولاى متقيان را الگوى خود قرار بدهند و با انفاق مال خود، در حد توان زمينه قرب الهى را فراهم كنند تا بدين وسيله در اين امتحان الهى سر بلند بيرون بيايند.