- اولا خودش منظومه اي در جواب او گفته بود و بعد هم شعرهاي او را به مسابقه گذاشته بود . تقريبا از تمام ايران نويسنده ها و شخصيتهاي آن وقت به او جواب داده بودند . جوابها هم اغلب جواب حسابي نبود . تمام اين جوابها به صورت كتابي به نام " اسرار خلقت " درآمده و همان وقت هم چاپ شده است كه موجود است . دنيا يك اشكال لاينحل تلقي كرده اند كه اساسا نمي شود به آن جوابي داد . حكماي اسلامي مبحثي در " الهيات " طرح كرده اند به عنوان " مسأله خير و شر " و خواسته اند به اين اشكال جواب بدهند . اول بايد جنبه هاي مختلف اين اشكال را عرض كنيم كه آنها هم از آن جنبه ها وارد شده اند ، تا بعد ببينيم مسأله به چه صورت درمي آيد .
گاهي اين مسأله را از آن نظر مطرح كرده اند كه خواسته اند به استدلال " ثنويه " جواب بدهند ، چون وجود شرور در عالم ، منشأ يك فكر نيمه فلسفي و نيمه مذهبي در ايران قديم شده است كه گفته اند اساسا اشياء دو نوع و دو سنخ اند : بعضي از اشياء خيرند ، خوبند و اينها منتهي مي شوند به يك حقيقت كه آن حقيقت فاعل و مبدأ اين خيرات است . و اما شرور و بديها اصلا به آن كه منشأ اين خيرات است مربوط نيست ، آنها يك مبدأ و منشأ ديگري دارند و از او به وجود آمده اند . پس براي عالم دو مبدأ وجود دارد : مبدأ خير ، مبدأ شر ، يزدان ، اهرمن . ( 1 ) اين مسأله خير و شر منشأ اين فكر در دنيا شده است كه اصلا ما بياييم اشياء را به دو دسته تقسيم كنيم : خيرات ، شرور ، همه خيرها به يك مبدأ اصلي برمي گردد و او مبرا و منزه است از شروري كه در عالم واقع مي شود ، اين شرور اصلا به او انتساب و ارتباط ندارد ، او منشأ آنها نيست ، و همه بديها به يك اصل ديگري برمي گردد .
1. گواينكه امروز مخصوصا زرتشتي ها مي خواهند اين مطلب را انكار كنند كه اين فكر در قديم به اين شكل وجود داشته كه يزدان و اهرمن دو حقيقت در مقابل يكديگر باشند و هر دو هم مبدأ اصلي باشند : يزدان مبدأ خيرات و اهرمن مبدأ شرور ، بلكه مي خواهند بگويند كه اهرمن هم مثل شيطان است.