خرد نامه

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

نسخه متنی -صفحه : 207/ 86
نمايش فراداده

گفتار ارسطو

  • ارسطوى روشندل هوشمند كه دايم به دانش گراينده باش به نيروى داد آفرين شاد زى چو فرمان چنين آمد از شهريار نخستين يكى جنبشى بود فرد چون آن هردو جنبش به يك جا فتاد بجز آنكه آن جنبشى فرد بود سه خط زان سه جنبش پديدار شد چو گشت آن سه دورى ز مركز عيان چو آن جوهر آمد برون از نورد در آن جسم جنبنده نامد قرار از آن جسم چندانكه تابنده بود چو گردنده گشت آنچه بالا دويد از آن جسم گردنده ى تابناك زميلى كه بر مركز خويش ديد به آن ميل كاول گراينده بود چو پرگار اول چنان بست بند ز گشت سپهر آتش آمد پديد ز نيروى آتش هوائى گشاد به ترى گراينده شد گوهرش به ترى گراينده شد گوهرش
  • نا گفت بر تاجدار بلند در بستگى را گشاينده باش ز بندى كه نگشايد آزاد زى كز آغاز هستى نمايم شمار بجنبيد چندانكه جنبش دو كرد ز هر جنبشى جنبشى نو بزاد سه جنبش به يكجاى در خورد بود سه دورى در آن خط گرفتار شد تنومند شد جوهرى درميان خرد نام او جسم جنبنده كرد همى بود جنبان بسى روزگار به بالاى مركز شتابنده بود سكونت گرفت آنچه زير آرميد روان شد سپهر درفشان پاك سوى دايره ميل خود پيش ديد همه ساله جنبش نماينده بود كزو سازور شد سپهر بلند كه آتش ز نيروى گردش دميد كه مانند او گرم دارد نهاد كه گردندگى دور بود از برش كه گردندگى دور بود از برش