خرد نامه
الیاس بن یوسف نظامی گنجوی
نسخه متنی -صفحه : 207/ 90
نمايش فراداده
گفتار سقراط
-
چو سقراط را داد نوبت سخن
جهانجوى را گفت پاينده باش
همه آرزوها شكار تو باد
ز پرسيده ى شهريار جهان
وليكن به اندازه ى راى خويش
نخستين ورق كافرينش نبود
ز هيبت برانگيخت ابرى بلند
ز باران او گشت پيدا سپهر
ز ماهيتى كز بخار او فتاد از اين بيشتر رهنمون ره نبرد
از اين بيشتر رهنمون ره نبرد
-
رطب ريزشد خوشه نخل بن
به دين و به دانش گراينده باش
نهفت جهان آشكار تو باد
كه داند كه هست اين پژوهش نهان
كند هر كسى عرض كالاى خويش
جز ايزد خداوند بينش نبود
همان برق و باران او سودمند
پديد آمد از برق او ماه و مهر
زمين گشت و بر جاى خويش ايستاد گزافه سخن بر نشايد شمرد
گزافه سخن بر نشايد شمرد