اندیشه سیاسی مسکویه

محسن مهاجرنیا

نسخه متنی -صفحه : 169/ 133
نمايش فراداده

است كه در وجودش عاملى هست كه همه كثرت‏ها و چندگانگىها را به وحدت مىرساند و براى تمام اجزاى خود به هنگام پيشرفت آن‏ها به قوه‏اى كه حس مشترك ناميده مىشود، حكم واحدى را سامان مىدهد. اين عامل وحدت‏بخش در همه قوا تصرف مىكند و [مدركات] هر قوه‏اى را كه برخلاف واقع باشد نمىپذيرد و آن‏هايى را كه درست باشند تأييد مىكند، اين حالت در مورد همه قوا و اجزاى انسان جارى است، زيرا همه آن‏ها با همان عامل يگانگى پيدا مىكنند. شرف و يگانگى راستين در انسان زمانى مطرح مىشود كه همه كثرت‏ها در وجودش به وحدت برسند و انسان در عين كثرت حقيقتى واحد شود و حق آن است كه اگر اين فضيلت بزرگ و برجسته و اختصاصى انسان نبود، وى پست‏ترين و بىارج‏ترين حيوانات، بلكه ناچيزترين همه آفريده‏ها مىشد، اما انسان با داشتن اين ويژگى، شرافت و والايى ويژه يافته است و با اين موهبت بزرگوارانه مىتواند به سعادت بزرگ و خير دنيا و آخرت نائل گردد.

2 ـ عدل وضعي

عدل وضعى بر دو نوع عدل خاص و عام تقسيم مىشود:

2 ـ 1 ـ عدل وضعى عام

عدلى كه همه مردم بر آن اتفاق‏نظر داشته باشند؛ همانند داد و ستد با طلا كه همه انسان‏ها در سرتاسر جهان آن را به رسميت مىشناسند و در هر پيشه و هنرى معيار ارزيابى است و [در همه معاملات] عوض هر كالايى واقع مىشود. با وجود اين، عدل عام به صورت تصادفى و اتفاقى برقرار نشده، بلكه با توافق و ميثاق و پس از درنگ و تأمل بسيار و براساس دانسته‏هاى پيشين بنا شده است. انسان‏ها با وجود گوناگونى و تفاوت‏هاى طبيعى بر اين باورند