عدل وضعى خاص عبارت از عدلى است كه قومى خاص در اقليم و شهر خاصى برخلاف قوم ديگر در اقليم و شهر ديگرى بر آن اتفاقنظر دارند و ممكن است اين اجماعنظر به شمار اندك، يا يك خانواده و يا حتى به دو نفر محدود باشد كه آن دو نفر بر يك چيز اتفاق كنند و آن را الزامآور بدانند و هر دو در آن برابرى كرده و از آن عدول ننمايند. براى اين نوع از عدل نمونههاى زيادى مىتوان ارائه داد ولى از آن به دليل گستردگى و پراكندگى آن، صرفنظر مىكنيم و از طرفى قراردادها و ميثاقهاى خاص فراواناند و قابل ثبت و ضبط نيستند، ولى اين معنا به فراوانى در سنتها و آداب و رسوم يافت مىشود و به گستردگى در آنها متداول است و نمىتوان آن را انكار كرد. دليل آن، اين است كه صاحبان سنت و واضعان و شارحان شريعت و قانون برحسب شرايط و اوضاع و احوال و متناسب با طبايع انسانهايى كه آنها را اداره مىكنند و طبق راه و رسم و عاداتى كه مىبينند قوانينى را مقرر مىدارند كه دايمى نيست و به تناسب اوضاع و احوال