از مجموع مباحث گذشته، روشن شد كه شرايط سياسى در قرون سوم تا پنجم هجرى بهگونهاى بود كه هيچ متفكرى ـ حتى اگر خود مىخواست ـ نمىتوانست به زندگى سياسى بىاعتنا باشد. اين داورى در مورد معلم ثالث بيش از ديگران صادق است، زيرا او هم در دستگاه حكومتى مقبوليت داشت و هم در بين فيلسوفان و انديشمندان داراى شهرت و وجاهت بود و توانست به خوبى اين مسؤوليت بزرگ را به انجام برساند، بهطورى كه در سراسر آثارش لحظهاى از توجه به امور سياسى غافل نمانده و در سير تاريخ انديشه سياسى جايگاه والايى را به خود اختصاص داده است. او از فيلسوفانى است كه علاوه بر سياست، در علوم مختلف زمان خويش، نظير حكمت، رياضيات، تاريخ، ادبيات و هندسه اهل نظر بود تا آنجا كه هيچ مورخى در جهان اسلام از كتاب تاريخى «تجارب الامم» و هيچ فاضل و دانشمندى از كتاب «تهذيب الاخلاق» ايشان بىنياز نيست. نوآورىهاى او در حكمت عملى و اخلاق جايگاه منحصر به فردى به وى داده است، به همين منظور لقب «معلم ثالث» را به او مىدهند. همه مؤلفان و مصنفانى كه در حكمت عملى و اخلاق اثرى به جا گذاشتهاند خود را ريزهخوار خوان اخلاق مسكويه مىدانند. خواجه نصيرالدين طوسى در توصيف كتاب