از آنچه گذشت، مىتوان فلسفه اجتماع معلم ثالث را در سه مقوله ذيل جمعبندى كرد:
1 ـ ماهيت اجتماع
از نظر مسكويه، اجتماع براساس علل مختلف بر محور «محبت» و «انس طبيعي» شكل گرفته و به اجتماع پايدار و با ثبات و اجتماع ناپايدار تقسيم مىشود.
2 ـ انواع اجتماع
در فلسفه اجتماعى او، اجتماعات به دو نوع كامل و ناقص تقسيم مىشوند كه اجتماع كامل به شكل مدينه و مملكت و اجتماع ناقص شامل خانواده، محله، كوى و اجتماع روستا است.
3 ـ منشأ حيات اجتماعى
براى پاسخگويى به فلسفه حيات جمعى كه آيا براساس فطرت و طبيعت است و يا براساس ضرورت؟ مسكويه هر دو جهت را در شكلگيرى حيات جمعى مؤثر مىداند و براساس آنها از راههاى ذيل بر ضرورت اجتماع استدلال مىكند:الف) انسانها مدنى بالطبعاند و براساس طبيعتشان اجتماع را برگزيدهاند؛ب) انسانها به تنهايى به تحصيل فضايل و كمالات خود قادر نيستند؛ج) بشر در مواجهه با طبيعت كاستىهاى بسيارى دارد و به تنهايى به تأمين ضرورتهاى زندگى و ادامه حيات قادر نيست؛د) ادامه حيات فردى مستلزم ظلم و تجاوز به حقوق ديگران است؛هـ) انسانها از روى خرد براى ادامه زندگى، تحصيل معاش، سعادت خويش و دفع ستم براساس مقتضاى عدالت، اجتماع را به وجود آوردهاند.بنابراين، معلم ثالث در مورد نخست براساس «طبيعت»، و در چهار مورد ديگر بر مبناى «ضرورت»، حيات اجتماعى را براى بشر توجيه مىكند و برخلاف ديگران كه تنها يك مورد را علت تامّه در شكلگيرى جوامع بشرى محسوب مىكنند او در شكلگيرى اجتماع به ويژه اجتماعات مدنى مجموع موارد پنجگانه را مؤثر مىداند.