چنانكه گذشت معلم ثالث اجتماعات را به دو گونه كامل و ناقص تقسيم كرده و اجتماع كامل را در دو سطح «مدينه» و «مملكت» مطرح مىكند. در اينجا از زاويه ديگرى به فلسفه اجتماعات از ديدگاه ايشان اشاره مىشود. وى با جعل سه اصطلاح «صرف العيش»، «تحسين العيش» و «تزيين العيش» جوامع را به سه دسته تقسيم مىكند:1 ـ جوامعى كه براى تأمين «صرفالعيش» شكل گرفتهاند: در اينگونه جوامع انسانها به تنهايى قادر به تأمين ضرورتهاى زندگى خود نيستند و براى اينكه بتوانند از دسترنج ديگران استفاده كنند به جامعه تن داده و همانند برخى از حيوانات، نظير مورچه و زنبور عسل زندگى اجتماعى را براى زنده ماندن پذيرفتهاند؛ با اين تفاوت كه در اين حيوانات، حيات جمعى به صورت غريزى و جبلى است. مسكويه با انتقاد از اينگونه جوامع، معتقد است چنانچه اين هدف منشأ شكلگيرى جامعه باشد از ابتدا جامعه به صورت ناقص بهوجود مىآيد و اگر گرايش به اين هدف در اثناى عمر جامعه توسعه يابد آن را به سوى زوال و فروپاشى مىكشاند: