عدالت و امانتش مورد قبول جامعه باشد تا همگان بدان گردن نهند و دستورات و احكام حكومتى آن نافذ و مورد پذيرش باشد، مردم به آن اعتماد كنند و او بتواند حقوق متقابل افراد و گروههاى اجتماعى را بپردازد.
در فلسفه سياسى معلم ثالث، معارف بشرى به دو بخش ثابت و متغير تقسيم شده است؛ معارفى كه بر عقلانيت مجرد مبتنى است، موضوع آنها ثابت مىباشد و معارفى كه براساس طبايع و عادات انسانى است، موضوعشان به تناسب احوال، اسباب، زمان و عادت تغيير مىكنند:
فامّا امر الطبع والعادة فقد يتغيّر بتغير الاحوال والاسباب والزمان والعادات؛1 امور طبعى و عادى با تغيير حالات، اسباب، زمان و عادات تغيير مىكنند.
با بيان اين مقدّمه، سؤالى مطرح مىشود كه آيا از نظر مسكويه مسائل سياسى و حكومت و ولايت جزء امور ثابت مبتنى بر عقل مجرد است و يا از مسائل متغيّر و مبتنى بر طبيعت و عادت است؟ ايشان در جواب مىگويد:
اما امور متغيّرى كه گاهى زشت و گاهى زيبا و زمانى ممنوع و زمانى مقبول هستند، آنها مبتنى بر اسباب ديگرى غير از عقل مجرد هستند و سياسات همواره در معرض چنين تغييراتى هستند.2
بنابراين، حكومتها و سياستها تابعى از مقتضيات زمان و شرايط مختلفاند و مىتوانند گونههاى مختلفى را تشكيل دهند؛ گاهى حكومتْ مطلوب است و گاهى شرايط مختلف و اصول و ارزشهاى حاكم بر يك جامعه سبب به وجود آمدن حكومت نامطلوب مىشود. مسكويه روى دو عامل
1. همان، ص 316. 2. همان، ص 317.