اندیشه سیاسی مسکویه

محسن مهاجرنیا

نسخه متنی -صفحه : 169/ 75
نمايش فراداده

6 ـ خير مطلق

نوعى از خير كه به‏طور مطلق و در همه زمان‏ها خير است و به ضرورت وقت حاجت اختصاص ندارد.1

7 ـ خير ضرورى

آن دسته از خيراتى است كه در مواقع ضرورت مطلوبيت پيدا مىكنند.

8 ـ خير عام

خيراتى كه براى همه افراد و از هر جهت و در هر زمان مطلوبيت دارند.

9 ـ خير نسبى

خيراتى كه مطلوبيت‏شان نسبت به افراد و زمان و مكان فرق مىكند.

10 ـ خير جوهرى

خيرى كه در گوهر ذات مطلوب است و تمامى هستىها روى به او دارند و همه خيرات ديگر بدان ختم مىشوند. از نظر مسكويه، مصداق اين خير تنها خداوند مىباشد.

11 ـ خير عرضى

خيراتى كه خير بودن جزء جوهر ذاتشان نيست، بلكه از بيرون ذات بر آن‏ها عارض شده است.

معلم ثالث خير را به تعداد مقولات عشر و براساس آن‏ها مطرح كرده و مىگويد: خير يا در كميّت است؛ مانند مقدار و عدد معتدل، يا در كيفيت است؛ مانند لذّت‏ها، خوشىها و كرامت‏ها، يا در اضافه است؛ مانند حكومت‏ها، رياست‏ها و انواع مراتب اجتماعى، يا در «اَيْنَ» و «مَتي» است؛ مانند مكان معتدل و زمان مناسب، يا در «وضع» است؛ مانند نشستن، يا در «ملك» است؛ مانند اموال و منافع، يا در «انفعال» است؛ مانند شنيدن نغمه‏ها و يا در «فعل» است؛ مانند انجام و ترويج امرى.

12 ـ خير محسوس

خيراتى كه ما به ازاى خارجى دارند و حسىاند.

13 ـ خير معقول

خيراتى كه با قوه عقل قابل تشخيص هستند.

مسكويه بعد از بيان انواع خيرات، سعادت را به معناى «تمام الخيرات» و

1. ابوعلى مسكويه، رسالة العدل، ص 1.