اندیشه سیاسی مسکویه

محسن مهاجرنیا

نسخه متنی -صفحه : 169/ 82
نمايش فراداده

مدني» است. معلم ثالث در «رسالة العدل»1 عدالت را به سه نوع تقسيم مىكند:

1 ـ عدالت طبيعى

ريشه اين عدالت در حس است و درباره امور طبيعى و سنت‏هاى حاكم بر هستى مىباشد.

2 ـ عدالت وضعى

آن‏چه بر مبناى قرارداد، عادات، رسوم و سنت و شريعت در جامعه ايجاد شده، عدالت وضعى است.

3 ـ عدالت الهى

اين عدالت در امور مابعدالطبيعى و موجودات مفارق و زوال‏ناپذير است.

مسكويه «عدالت وضعي» را كه در قلمرو سياست، حكومت و اجتماع قرار مىگيرد به دو قسم تقسيم كرده است:

الف) عدالت وضعى عام

نوعى از عدالت كه همه مردم بر آن اتفاق‏نظر دارند و با توافق و ميثاق در جوامع ايجاد شده است، نه براساس تصادف و جبر اجتماعى، چنان‏كه مسكويه مىگويد: «فلم يقع بالاتفاق ولا كيف جاء بل بعد نظر طويل و فحص كثير و علم سابق».2 عدالت وضعى عام به‏صورت اتفاقى و تصادفى ايجاد نشده، بلكه بعد از انديشه مداوم، جست‏وجوى بسيار و دانش پيشينى به وجود آمده است، و جزء مسائلى است كه در روابط بين جوامع و ملت‏ها مقبوليت عمومى دارد: «اجماع الناس فى المعموره باسرها عليه».3

ب) عدالت وضعى خاص

عدالتى كه همه معموره ارض را در بر نمىگيرد و ممكن است به يك كشور، يا ملت، يا قوم، يا طايفه و يا بيش‏تر اختصاص داشته باشد. بيش‏ترين و گسترده‏ترين قلمرو عدالت در همين بخش است، زيرا عدالت خاص جاودانگى ندارد، بلكه به تناسب شرايط و احوال زمان و مكان قابل تغيير است:

1. ترجمه رساله «ماهيت عدل» در ضميمه پايان كتاب خواهد آمد.

2. رسالة العدل، ص 7.

3. همان.