حماسه حسینی

مرتضی مطهری

جلد 3 -صفحه : 224/ 5
نمايش فراداده

و حال آنكه دو خليفه پيشين شفاعت عثمان را براي برگرداندن آنها به مدينه قبول نكردند ، و همان مروان سبب اصلي فتنه ها و قتل عثمان شد . امويها بعد از حكومت عثمان بر بيت المال و مناصب دست يافتند . دو عامل ثروت و مناصب را در دست گرفتند ،فقط يك عامل قوي و نيرومند را كسر داشتند كه ديانت بود . بعد از قتل عثمان ، معاويه با يك طراري و زبردستي عجيبي بر اين عامل هم دست يافت و آن را هم استخدام كرد و اينجا بود كه توانست سپاهي به نام دين و با نيروي دين عليه شخصي مانند علي بن ابي طالب عليه السلام تجهيز كند . معاويه بعدها در زمان خلافتش با اجير كردنروحانيون امثال ابوهريره كاملا عامل روحانيت را علاوه بر عامل ديانت استخدام كرد و به اين اعتبار چهار عامل شد : عامل سياست و پستهاي سياسي ، عامل ثروت ، عامل ديانت ، عامل روحانيت و طبقه روحانيين .

حيف و ميل كردن بيت المال و دست بدست كردن مناصب به وسيله امويها در عهد عثمان موجب نارضايتي عمومي شد چه آنها كه اهل دنيا بودند و چه آنها كه اهل دين بودند . اهل دنيا بر دنياي خود نگران بودند و نمي توانستند ببينند كه مي خورند حريفان و آنها نظاره كنند ،و اهل دين هم كه مي ديدند اصول اجتماعي اسلام دارد از بين مي رود . اينست كه مي بينيم مثلا هم عمر و عاص و زبير مخالف بودند و هم ابوذر و عمار . عمر و عاص گفت : بر هيچ چوپاني نگذشتم مگر آنكه او را بر قتل عثمان تحريك كردم ، و وقتي كه خبر قتل عثمان را شنيد گفت : انا ابو عبدالله ما حككت قرحة الا ادميتها ( 1 ) . علي ( ع ) به زبير در " جمل " فرمود : لعن الله اولانا بقتل عثمان ( 2 ) . علي ( ع ) همانطور كه با ساير خلفا رفتار مي كرد با عثمان رفتار مي كرد ، از نصيحت و خيرخواهي عموم دريغ نمي كرد ، در وقتي كه عثمان محصور بود هم راه صلاح را به او نشان داد و هم به او آب و آذوقه رساند . ولي معاويه با نيروي عظيم خودش در شام بود و از فتنه و مقدمات و نتايج فتنه هم آگاه بود و عثمان هم از او استمداد كرد و او قادر بود انقلابيون را تار و مار كند ( 3 ) ولي فكر كرد از كشته عثمان بيش از زنده عثمان مي تواند بهره برداري كند ، نشست تا خبر قتل عثمان رسيد ، آنوقت فرياد او عثماناه را بلند كرد ، پيراهن عثمان را بر چوب كرد و بر منبر گريه كرد و اشكها از مردم گرفت و اين آيه قرآن را شعار قرار داد : و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا . صدها هزار نفر دعوت او را براي خونخواهي خليفه مظلوم اجابت كردند . اينجا بود كه توانست عامل ديانت را هم به عامل ثروت و منصب اضافه كند ( 4 ) و تمام قوا را در

1- [ ترجمه : من ابوعبدالله هستم ، هيچ زخمي را نخراشيدم جز اينكه خونش انداختم ] .

2- [ ترجمه : خدا لعنت كند آنكس از ما را كه به قتل عثمان اولويت دارد ] .

3- در جلد 3 نهج البلاغة ص 200 نامه به معاويه ، مي نويسد : فاما اكثارك الحجاج في عثمان و قتلته فانك انما نصرت عثمان حيث كان النصر لك و خذلته حيث كان النصر له . و اما جدال بسيار و پرگفتن تو درباره عثمان و كشندگان او : تو عثمان را هنگامي ياري كردي كه به نفع خودت بود و هنگامي كه براي او سودمند بود او را ياري نكردي . در اين جمله ها سياست معاويه خوب روشن شده .

4- و به عبارت ديگر قدرت ديانت را هم برقدرت سياست و ثروت بيافزايد و مردم را يعني پيروان علي ( ع ) را ، هم تحت فشار ماديات قرار دهد و هم تحت فشار معنويات قسمت مهمي از كشور اسلامي در دست بگيرد .خطرناكترين موقعها آنوقتي است كه اين دو قدرت يعني قدرت ماده و معني دست به دست يكديگر داده و بخواهد بر سر ملتي فرود آيد . البته ديانت به خودي همواره دفاع از مظلوم است ولي امان از وقتي كه در اثر جهالت مردم و خيانت اولياء امور يعني جهالت متنسكين و خيانت متهتكين ، دين ابزار سياست واقع شود