بخشی از زیبایی های نهج البلاغه

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

نسخه متنی -صفحه : 309/ 228
نمايش فراداده

حق ندارى در كار رعيت به ميل خود رفتار نمائى، در حالى كه در دستهاى تو مالى از مال خداوند بزرگ وجود داشته باشد و تو از خزانه‏داران آن باشى تا آن را به من تسليم كنى. آرزو دارم من بدترين حكمرانان براى تو نباشم والسلام.

با شمشيرم ترا مى‏زنم

قسمتى از نامه‏اى است كه امام (عليه السلام) آن را به يكى از فرمانداران خود كه بيت المال را ربوده و به حجاز فرار كرده بود، نوشته است: پس هنگامى كه در اثر خيانت شديد به مردم، قدرت يافتى، در حمله سرعت نموده و زود برجستى و مانند گرگى كه بى‏پروا، بز از پا افتاده را مى‏ربايد، اموال آنان را كه براى بيوه‏زنان و يتيمان خود اندوخته بودند و تو بر آن دست يافتى ربودى و با گشادگى سينه، بدون آنكه از گناه ربودن آن بپرهيزى، آن را بسوى حجاز بردى.

چگونه آشاميدنى و غذا را بر خود گوارا مى‏دارى در حالى كه مى‏دانى حرام مى‏خورى و حرام مى‏آشامى پس از خدا بترس و اموال اين گروه را به آنان بازگردان كه اگر اين كار را نكنى و خداوند مرا بر تو قدرت دهد همانا در باره تو نزد خدا عذر مى‏آورم(1) و با شمشيرم ترا

(1). يعنى ترا به كيفرى مى‏رسانم كه از اين كار تو، نزد خدا معذور باشم.