حق ندارى در كار رعيت به ميل خود رفتار نمائى، در حالى كه در دستهاى تو مالى از مال خداوند بزرگ وجود داشته باشد و تو از خزانهداران آن باشى تا آن را به من تسليم كنى. آرزو دارم من بدترين حكمرانان براى تو نباشم والسلام.
قسمتى از نامهاى است كه امام (عليه السلام) آن را به يكى از فرمانداران خود كه بيت المال را ربوده و به حجاز فرار كرده بود، نوشته است: پس هنگامى كه در اثر خيانت شديد به مردم، قدرت يافتى، در حمله سرعت نموده و زود برجستى و مانند گرگى كه بىپروا، بز از پا افتاده را مىربايد، اموال آنان را كه براى بيوهزنان و يتيمان خود اندوخته بودند و تو بر آن دست يافتى ربودى و با گشادگى سينه، بدون آنكه از گناه ربودن آن بپرهيزى، آن را بسوى حجاز بردى.
چگونه آشاميدنى و غذا را بر خود گوارا مىدارى در حالى كه مىدانى حرام مىخورى و حرام مىآشامى پس از خدا بترس و اموال اين گروه را به آنان بازگردان كه اگر اين كار را نكنى و خداوند مرا بر تو قدرت دهد همانا در باره تو نزد خدا عذر مىآورم(1) و با شمشيرم ترا
(1). يعنى ترا به كيفرى مىرسانم كه از اين كار تو، نزد خدا معذور باشم.