بخشی از زیبایی های نهج البلاغه

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

نسخه متنی -صفحه : 309/ 24
نمايش فراداده

فيلسوف بوده و براى هميشه نيز چنين خواهد بود روى همين اصل على (عليه السلام) ميان گروه ادباء از جهت نظر و اسلوب يكى از شخصيت‏هاى بزرگ اين گروه محسوب مى‏گردد: گروه زنده‏اى كه به ستارگان، آسمان، ريگهاى بيابان، درياها و بطور كلى به پوشش طبيعت نظر ميكنند و همه را از وجود خود مى‏دانند و در جهان هستى فقط يك نيروى وجودى واحد و جامع و ابدى احساس مى‏كنند.

«ميخائيل نعيمه» پس از آنكه قدرت هنرمند را در درك عميق وحدت وجود مجسم ميكند، در زمينه ادبيات عصر حاضر مى‏گويد: «چگونه مى‏توان كسى را كه ريشه‏هاى ازلى ادب را درك نمى‏كند و از گذشته و آينده بى‏خبر است اديب ناميد».

اين درك زيبائى برتر- كه تمام موجودات را با وجود اختلاف مظاهر با يك كمربند بهم وصل مى‏كند- همان چيزى است كه در آثار شخصيت‏هاى ادبى با در نظر گرفتن تنوع موضوعات و اختلاف حالات مشاهده مى‏كنيم.

آرى اگر به صداى اين شاعر بزرگ كه از زبان مسيح سخن مى‏گويد گوش فرا دهيد، بزرگترين صدائى را كه جهان هستى شنيده است مى‏شنويد و بهترين نظر را كه در اعماق زيبائى نفوذ كرده درك خواهيد نمود. اين شاعر بزرگ مى‏گويد: «در اطراف چگونگى رشد زنبق‏هاى كشتزار انديشه كنيد، ولى من بشما مى‏گويم: سليمان با