شمیم ولایت

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 753/ 216
نمايش فراداده

به مقتضاي وحدت سياق، ترسيدن از كافران حرام و ترسيدن از خدا واجب است، چنان‏كه در (فلا تخافوهم وخافون إن كنتم مؤمنين)[1] و (فلا تخشوا الناس واخشون)[2] اين وحدت سياق حاكم است.

آري، زمينه نهي ارشادي وجود دارد، زيرا ممكن است برخي از مسلمانان باور نكنند كه كافران نااميد شده، ترس از آن‏ها بي‏جهت است. از اين‏رو تذكّر داده كه وقتي سران كفر و اذناب و اتباع آنان به اين سرنوشت گرفتار شدند، ترسيدن از آن‏ها دليلي ندارد.

گفتني است كه وحدت سياق اقتضا مي‏كند كه موضوع ترس از خدا و موضوع ترس از كفار يك چيز باشد. بدين بيان كه در (لاتخشوهم) فرمود: نگران زوال دين خود به دست كفار نباشيد، بلكه از اين كه با پيروي از هواي نفس زمينه زوال دين‏تان به دست خودتان فراهم شود، بهراسيد؛ (اخشون). بنابراين، «زوال دين» موضوع هر دو بخش، يعني امر و نهي است.

عامل يأس كفّار

اگرچه دو جمله (اليوم يئس... ) و (اليوم أكملت... ديناً) با قبل و بعد خود ارتباطي ندارد، ولي ارتباط و هماهنگي اين دو با يك‏ديگر كاملاً محفوظ است. چنان‏كه همه مفسران نيز اين دو را مرتبط با يك‏ديگر دانسته و بر اين اساس تفسير كرده‏اند. بدين ترتيب، منظور از (اليوم) در هر دو قسمت يك روز بوده، جمله دوم دليل جمله اول است؛ يعني علت نااميدي كافران از اين دين، كامل شدن آن است.

[1] ـ سوره آل‏عمران، آيه 175. از آنان نترسيد و از من بترسيد اگر مؤمن هستيد.

[2] ـ سوره مائده، آيه 44. از مردم نترسيد و از من بترسيد.