شمیم ولایت

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 753/ 495
نمايش فراداده

قرآن پس از بيان داستان آن حضرت(عليه‌السلام)، همه صاحب‏نظران را به نگاه در ملكوت آسمان‏ها فرا مي‏خواند تا از اين‏سكوي‏پرش به‏مقام يقين مفهومي و جزم نظري برسند. گرچه نيل به مقام جزم بصري در حدّ خود ممكن است؛ (أَوَ لَمْ ينظروا في ملكوت السَّموات والاَرض)[1].

هم‏چنين قرآن همه سالكان كوي حق را به ذكر و پرستش خالص دعوت مي‏نمايد تا از راه ذكر و شكر هم‏چون طريق فكر و شعور به مقام والاي يقين نايل آيند؛ (واعبد ربَّك حتّي يأتيك اليقين)[2].

نيز به صاحبان علم‏اليقين كه از رهگذر كوي فكر و شعور يا سحرخيزي ذكر و شكر به مقام يقين رسيده‏اند، اعلام مي‏دارد كه هنوز در بين راهند و مقصدهاي والا هم‏چنان به انتظار آن‏ها است كه از «علم‏اليقين» به «عين‏اليقين» بار يابند. از علم به عين آمد و از گوش به آغوش؛ (كلّا لوتعلمون علم اليقين * لترونَّ الجحيم * ثمَّ لترونّها عين اليقين)[3].

محبوبيت در گرو يقين

يقين عامل مؤثر است تا عبد صالح سالك از مقام محبّ بودن به درجه بالاي محبوب حق شدن نايل آيد كه نه تنها لذّت محبت را مي‏چشد، بلكه از ناحيه محبوب شدن مي‏بالد و فخر مي‏كند. اگر تاكنون او از لذت مناجات با حق بهره‏مند بود، اكنون از شوق مناجات خداي سبحان با وي غرق نشاط مي‏شود:

[1] ـ سوره اعراف، آيه 185.

[2] ـ سوره حجر، آيه 99.

[3] ـ سوره تكاثر، آيات 7 ـ 5.