صهبای حج

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 478/ 216
نمايش فراداده

بنابراين، وجه خدا آن فيض گسترده و مطلقي است كه حدّي ندارد و با اين كه در همه چيز هست حكم هيچ‏يك از آنها بر آن حمل نشده و نقش و نام چيزي را برنمي‏دارد: «هو في الأشياء علي غير ممازجة، خارج منها علي غير مباينة»[1]. مؤيد مطلب مزبور اينكه، همه اشياء كه وجه خدا در آنها ظهور كرده است از بين مي‏رود امّا وجه‏الله همچنان باقي است: (كلّ شي‏ء هالكٌ إلاّ وجهه)[2]. در اين گونه اتحاد، محمول با موضوع به نحو حمل حقيقت و رقيقت متحد است كه در آن بدون تحول و دگرگوني يا زوال محمول، تنها موضوع از بين مي‏رود.

در برخي روايات، به عنوان بيان مصداق بارز، «وجه الله» بر اهل بيت(عليهم السلام) تطبيق شده است: «نحن وجه الله»[3]؛ زيرا آنان اسماي حسناي الهي و كاملترين مظهر وجه الله در جهان امكان هستند، چنانكه براساس بيان نوراني امام صادق(عليه السلام) كه فرمود: قرآن، تجليگاه خداي سبحان است: «والله لقد تجلّي‏الله لخلقه في كلامه ولكن لا يبصرون»[4]، مي‏توان گفت: قرآن نيز مصداقي از وجه الله است.

مردي نصراني از اميرالمؤمنين امام علي(عليه السلام) پرسيد: وجه الله چيست و در كدام سمت است؟ حضرت علي(عليه السلام) دستور داد تا هيزم فراهم كنند. پس آن هيزم را با آتش افروخت. وقتي آتش شعله‏ور شد، آن حضرت فرمود: صورت اين آتش كجاست؟: «أين وجه هذه النار؟» براي يك شخص مي‏توان وجه و رويي نسبت به پشت او قائل شد.

[1] ـ بحار، ج 4، ص 27.

[2] ـ سوره قصص، آيه 88.

[3] ـ بحار، ج 4، ص 75 و ج 24، ص 116 ـ 114.

[4] ـ محجّةالبيضاء، ج 2، ص 247.