همان طور كه بيان شد كندن لباس دوخته، به هنگام احرام، به معناي بيرون آمدن از «جامه گناه» است، چنانكه پوشيدن لباس احرام كه لباسي ندوخته، رنگنگرفته، حلال و پاك است به معناي دربر كردن «لباس طاعت» است.
پس مفاد امر به برهنهشدن از لباس دوخته اين است كه لباس گناهي كه خود تار و پودش را بافتيد، دوختيد و دربر كرديد، بايد از خود دور كنيد وگرنه در واقع فرقي بين لباس دوخته و ندوخته نيست؛ زيرا انسان در همه عمر در لباس دوخته نماز ميگزارد و عبادت ميكند، و دوخته يا نادوخته بودن لباس در صحت يا كمال عبادات دخيل نيست.
سرّ ديگر دربر كردن آن جامه مخصوص در حال احرام اين است كه انسان روزي در پيش دارد كه با لباس ندوخته وارد آن ميشود و آن روزِ مرگ است كه كفن دربر ميكند. برخي اسرار قيامت اين گونه در مناسك و مراسم حج متجلّي شده، سفر مرگ و حضور در صحنه قيامت در نظر افراد مجسّم ميشود. همچنين با دربر كردن لباس ساده احرام، امتيازات ظاهري افراد زايل شده، زمينه هر گونه برتريطلبي و فخرفروشي از بين ميرود.
حج و عمره از عناوين قصدي و قربياست. از اين رو بايد در آن به دو چيز توجه و قصد كرد: يكي عنوان عمل و ديگري غايت و هدف آن كه تقرّب بهخداست. براي روشن شدن دو مطلب مزبور لازم است اموري ارائه شود كه در پرتو آنها معناي قصدي بودن عمل و نيز معناي قربي بودن آن آشكار شود؛ زيرا همه اموري كه در دايره تكليف قرار دارد يكسان نيست و امتثال آنها نيز همسان نخواهد بود، از اين رو توجه به امور ذيل كه در طي عناوين و مباحثي ارائه ميشود سودمند است: