قرآن كريم نمونههاي ديگري از اصل كلي مزبور را در آيات ديگر درباره مناسك حج ذكر كرده است. چنانكه درباره صفا و مروه فرمود: (إن الصفا والمروة من شعائر الله)[1] و براي ترغيب ديگران به تعظيم شعائر و حفظ حدود و حريمهاي الهي، اصل كلّي ديگر، يعني آثار تعظيم شعائر را بيان فرمود: (ومن يعظّم حرمات الله فهو خيرٌ له عند ربّه)[2]، (ومن يعظّم شعائر الله فإنها من تقوي القلوب)[3].
نمونه ديگر در بيان اهميّت حج، آيه مباركه (يَسْئلونك عن الأهلّة قل هي مواقيت للنّاس والحج)[4] است. گرچه (مواقيت للنّاس) شامل همه اموري كه مردم با آنسرو كار دارند حتي حج ميشود امّا از باب ذكر خاص بعد از عام و بيان اهميت آن خاص، حج را مستقلاً ذكر كرده، ميفرمايد: تحوّلها و تغيير شكلهاي ماه براي تشخيص آسان ماههاي حج است تا با حلول آن ماهها مردم به حج مبادرت كنند.
گرچه در آيات متعددي از قرآن كريم سخن از آيت و نشان بودن هر چيزي براي خدا، به ميان آمده است ليكن به لحاظ ويژگيهاي گوناگون زماني و مكاني حج، درباره آن سخن از (اياتٌ بيّنات)[5] است. در اينجا مراد آيات غيرتكويني است، زيرا آيات و نشانههاي تكويني و خصوصيتهاي جغرافيايي، اقليمي، جوّي و مانند آنها در غير حج نيز هست. در حج، آيات الهي همچون كعبه، حجرالأسود، مقام ابراهيم، زمزم و مانند آن مشهود است.
[1] ـ سوره بقره، آيه 158. [2] ـ سوره حج، آيه 30. [3] ـ سوره حج، آيه 32. [4] ـ سوره بقره، آيه 189. [5] ـ سوره آل عمران، آيه 97.