خداي سبحان به زائران راستين خانه خود مباهات ميكند، با اينكه عزت و فخر انسان در بندگي براي خدا و بودنِ تحت ربوبيت اوست؛ همانگونه كه در مناجات اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) آمده است: «إلهي كَفي بي عِزّاً أن أكون لك عبداً وكَفي بي فَخْراً أن تكون لي ربّاً أنت كما أُحبُّ، فاجعلْني كما تُحبُّ»[1].
گرچه فرشتگان تا حدودي از غيبْ باخبر و نسبت به بسياري از مسائل ماوراي طبيعت آگاهند، امّا پردهپوشي و رحمت و لطف حق اجازه نميدهد كه حتي آنان نيز بسياري از اسرار ما را بفهمند با اينكه آنها مأمور ثبت اعمال و خاطرات ما هستند. چنانكه اميرالمؤمنين امام علي(عليه السلام) به خداوند عرض ميكند: خدايا! بعضي از اعمال و افكارم را تنها تو شاهد بودي و اجازه ندادي حتي فرشتگان بر آنها آگاهي يابند: «والشّاهد لما خفي عنهم وبرحمتك أخفيتَه وبفضلك سترتَه»[2].
امّا برابر حديث مزبور، در روز عرفه و عيد قربان ملائكه به اذن خداوند به نهان دلهاي زائران نظر كرده، ميبينند كه قلب عدّهاي بسيار سياه است و دودهاي سياه از آنها برميخيزد كه از (نار الله الموقدة* الّتي تطّلع علي الأفئدة)[3] است. خداوند به ملائكه ميفرمايد: اينان كساني هستند كه پيامبر را راستگو نميدانند(معاذالله) و در اموري مانند جانشيني اميرالمؤمنين علي(عليهالسلام) ميگويند: رسول اكرمصلي الله عليه و آله و سلم از نزد خود اين كار را كرده است! آنها بين قرآن و عترت جدايي انداخته و بعضي از امور را نميپذيرند.
فرشتگان گروه ديگري را ميبينند كه دلهايشان بسيار نوراني است. خداوند در معرفي اين گروه ميفرمايد: اينان مطيع خداوند و پيامبر او هستند. پيامبر را امين وحي ميدانند و معتقدند كه او از نزد خود هيچ نگفته و در همه مسايل و احكام الهي و از آن جمله در امامت و رهبري، سخنان و اقدامهاي او برابر وحي خداوند بوده است.
[1] ـ بحار، ج 74، ص 402. [2] ـ مفاتيح الجنان، دعاي كميل. [3] ـ سوره همزه، آيات 7 ـ 6.