«اللهمّ إنك أيّدت دينك في كل أوان بإمامٍأقمتهعَلَماًلعبادك... اللهمّ... واشدُد أزره وقوِّ عَضُده... وأقمْ به كتابَك وحدودَك وشرائعَك وسنن رسولك، صلواتك اللهم عليه وآله، وأحيِ به ما أماته الظالمون منْمعالم دينك...وابسُط يده علي أعدائك... واجعلنا له سامعين مطيعين... »[1].
در طليعه اين فصل بيان شد كه حج نمايشگر حكومت اسلامي است و حكومت اسلامي در بقا و تكرر حج تأثير دارد. براي اين مطلب، شواهدي است كه در اينجا بدانها اشاره ميشود:
1 ـ حضرت ابراهيم وقتي همراه با فرزندش اسماعيل(عليهما السلام) ستونهاي كعبه را بالا ميبرد، پروردگار را به دعاهاي بلندي كه خداوند نيز آنها را پاسخ داد ميخواند، مانند:
(ربّنا وابعث فيهم رسولاً منهم يتلوا عليهم اياتك ويعلّمهم الكتاب والحكمة ويزكّيهم إنّك أنت العزيز الحكيم)[2].
راز اين درخواست آن است كه چون موحدان از نقاط مختلف جهان و در همه اعصار به حج فراخوانده شدند و پروردگارشان را پاسخ دادند و در پيشگاه او حضور يافتند بايد كسي باشد كه امور آنان را سامان دهد و نيز بايد افزونبر مناسك عبادي حج، اصول و احكام ديگري در خصوص امور سياسي خود داشته باشند وگرنه چگونه ممكن است مردم در مكاني گِرد هم آيند و هر يك آداب و سنني خاص خود داشته باشند؟ و چگونه نظم امور آنان ممكن است اگر همه آنها يك اصلِ مقبولْ نداشته باشند و نيز اگر شخصي وجود نداشته باشد كه مورد قبول همه حجگزاران بوده، آنها را به سنّتي واحد كه مقبول اين جمع است، راهنمايي كرده و با قانوني يگانه كه همه دربرابرش خاضع باشند، آنها را سياست كند؟ اين همان حكومت است كه براي تأمين اين امور ضروري است.
[1] ـ صحيفه سجاديه، دعاي 47. [2] ـ سوره بقره، آيه 129.