دیوان شمس
مولانا جلال الدین محمد بلخی
نسخه متنی -صفحه : 3704/ 1048
نمايش فراداده
غزليات
-
در اين سرما و باران يار خوشتر
نگار اندر كنار و چون نگارى
در اين سرما به كوى او گريزيم
در اين برف آن لبان او ببوسيم
مرا طاقت نماند از دست رفتم خيال او چو ناگه در دل آيد
خيال او چو ناگه در دل آيد
-
نگار اندر كنار و عشق در سر
لطيف و خوب و چست و تازه و تر
كه مانندش نزايد كس ز مادر
كه دل را تازه دارد برف و شكر
مرا بردند و آوردند ديگر دل از جا مي رود الله اكبر
دل از جا مي رود الله اكبر