دیوان شمس

مولانا جلال الدین محمد بلخی

نسخه متنی -صفحه : 3704/ 3176
نمايش فراداده

غزليات

كار به پيرى و جوانيستي

  • كار به پيرى و جوانيستى بانگ خر نفست اگر كم شدى گر نبدى خنده ى صبح كذوب گر بت جان روى نمودى به ما گر توى تو نفسى كاستى گر نبدى غيرت آن آفتاب دانه من از كاه جدا كردمى مار اگر آب وفا يافتى مار اگر آب وفا يافتى
  • پير بمردى و جوان زيستى دعوت عقل تو مسيحيستى هيچ دلى زار بنگريستى جمله ى ذرات چو ما نيستى همچو تو اندر دو جهان كيستي؟ ذره به ذره همه ساقيستى گر كفه را هيچ تناهيستى در دل آن بحر چو ماهيستى در دل آن بحر چو ماهيستى