دیوان شمس

مولانا جلال الدین محمد بلخی

نسخه متنی -صفحه : 3704/ 422
نمايش فراداده

غزليات

  • ساقيا اين مى از انگور كدامين پشته ست خم پيشين بگشا و سر اين خم بربند بند اين جام جفا جام وفا را برگير درده آن باده اول كه مبارك باده ست صد شكوفه ز يكى جرعه بر اين خاك ز چيست بر در خانه دل اين لگد سخت مزن باده اى ده كه بدان باده بلا واگردد تا همه مست شويم و ز طرب سجده كنيم تا همه مست شويم و ز طرب سجده كنيم
  • كه دل و جان حريفان ز خمار آغشته ست كه چو زهرست نشاط همگان را كشته ست تا نگويند كه ساقى ز وفا برگشته ست مگسل آن رشته اول كه مبارك رشته ست تا چه عشق ست كه اندر دل ما بسرشته ست هان كه ويران شود اين خانه دل يك خشته ست مجلسى ده پر از آن گل كه خدايش كشته ست پيش نقشى كه خدايش به خودى بنوشته ست پيش نقشى كه خدايش به خودى بنوشته ست