1 ـ كاظمين
الف ـ موقعيت جغرافيايى و تاريخى
مى رسد. از آن جا كه بغداد در آن عصر شهرى مذهبى و جايگاه خدا يعنى «بَغ» بود. در اين زمان، حاشيه بغداد به «تسوج» معروف بود(479) كه بعدها كاظمين به جاى آن شكلگرفت. در جنگ نهروان به سال 37 ق به دستور امام على (عليه السلام) شهيدان جنگ را در اين مكان به خاك سپردند كه آن را «مقبرة الشهداء» ناميدند. در عصر عباسى، به هنگام توسعه و احياى بغداد و انتخاب آن به عنوان پايتخت، اين قبرستان به «شونيزى» معروف بود و خليفه منصور آن جا را براى دفن بزرگان و خاندان عباسى در نظر گرفت و از آن پس به نام گورستان قريش شهرت يافت.
از زمانى كه بغداد به عنوان پايتخت انتخاب شد، اين منطقه حاصل خيز با آب وهواى مطلوب و باغ هاى پرميوه به عنوان تفريح گاه خليفه هاى عباسى مورد استفاده آنان قرار گرفت. از زمان شهادت امام كاظم(عليه السلام) و امام جواد(عليه السلام) و دفن آن دو امام در اين منطقه، خليفه ها و اميران شيعى همواره به آبادانى اين شهر و مرقدهاى واقع شده در آن همت گماشتند.
اين منطقه از آن پس، محل سكونت بسيارى از شيعيان و دوست داران اهل بيت شد. آل بويه، از حكم رانان شيعى بغداد، همواره نسبت به آباد كردن اين شهر و مزارات آن بذل توجه داشتند و بارها شهر و خانه هاى آن را، كه براثر سيل، زلزله و نيز جنگ ها و درگيرى هاى داخلى و مذهبى دچار ويرانى و آتش سوزى شده بود، مرمت و بازسازى كردند.
منتصر عباسى در اين منطقه بر روى دجله پل بزرگى ساخت كه «جسر جديد» ناميده مى شد و اين امر ارتباط بين دو طرف رودخانه را آسان مى كرد. در اين دوران، يعنى 640 ق، شهر كاظمين توسعه يافت و بسيارى از شيعيان در جوار مرقد مطهر آن دو امام ساكن شدند و خانه ها، بازارها و دكان ها ساختند و مكان هايى هم براى سكونت زائران برپا كردند. بدين گونه در يك قرن بعدى كاظمين از نظر توسعه و عمران به صورت شهرى مستقل درآمد و از بغداد جدا شد.
در 651 ق، در جريان حمله هولاكو به بغداد، كاظمين نيز از تخريب بى نصيب نماند و رو به ويرانى رفت. به ويژه مرقد امامان شيعه آسيب شديد ديد. چندى گذشت تا اين كه علاء الدين جوينى، حكم ران بغداد، به مرمت و بازسازى شهر و مقبره امامان پرداخت و همه را بازسازى كرد.(483) اندكى از اين بازسازى نگذشته بود كه رود دجله طغيان كرد و به بخش هايى از شهر، به ويژه حرم امامان شيعه، آسيب وارد ساخت و در 726 ق، سلطان ابوسعيد بهادرخان، از ايلخانان مغول، به ترميم و بازسازى شهر و حرم هاى مطهر همت گماشت. بعدها براى حفاظت شهر از طغيان دجله و نيز جلوگيرى از تهاجمات خارجى پيرامون شهر ديوار كشيدند.
ب ـ تاريخچه حرم كاظمين
به هنگام انتخاب بغداد به عنوان پايتخت در دوره خلافت منصور، در جوار اين شهر باغ هايى وجود داشت كه به شونيزيه معروف بود. منصور در 145 ق اين باغ را به عنوان مقبره خانوادگى خود انتخاب كرد و آن را «مقابر قريش» ناميد. نخستين كسى كه در اين قبرستان دفن شد جعفر فرزند منصور عباسى بود كه در 150 ق از دنيا رفت. در 179ق، امام موسى كاظم(عليه السلام) براساس دستور هارون، از مدينه به بغداد آمد و در آن شهر زندانى شد و سپس در 183 ق به دستور خليفه توسط زندان بانش، سندى بن شاهك، مسموم شد و به شهادت رسيد. ايشان را در همان مقابر قريش، مكانى كه خود قبل از آن خريده بود، به خاك سپردند.
امام كاظم(عليه السلام) چهارمين فردى بود كه در اين مقبره دفن مى شد. قبل از ايشان جعفر و سپس عيسى نوفلى در آن مكان به خاك سپرده شده بودند و سومين نفر، خليفه امين، فرزند هارون بود كه مادرش، زبيده خاتون، برقبر او بقعه اى بنا كرد. با نظر امام جواد(عليه السلام) وبه دستور مأمون بر روى مرقد امام كاظم(عليه السلام) بقعه اى ساختند و از آن پس بيشتر دولت مردان در اين قبرستان خاك شدند و هريك براى خود مقبره و بقعه اى اختصاص دادند.
امام جواد(عليه السلام) در 220 ق به دستور معتصم عباسى و توسط ام الفضل، دختر مأمون و برادر زاده معتصم، كه عنوان همسرى آن حضرت را داشت، مسموم و شهيد شد. ايشان را نيز در جوار قبر جدشان، امام موسى بن جعفر(عليه السلام)، دفن كردند.
بر قبر آن دو بزرگوار بقعه و عمارتى بنا كردند و آن را كاظميه ناميدند. از آن پس مقابر قريش نام خود را به كاظميه تغيير داد. در كنار اين بقعه، مسجدى به نام مسجد باب التبن يا مسجد كاظميه قرار داشت كه شيعيان از داخل اين مسجد قبر آن دو امام را زيارت مى كردند و به همين سبب بقعه امامين به مشهد باب التين نيز معروف شد. آن هنگام براى مرقد آن دو امام گنبد و بنايى با چند حجره ساخته و خادمانى را براى اداره آن انتخاب كرده بودند. در جوار اين بقعه باغى بود كه به زبيده خاتون، همسر هارون الرشيد، تعلق داشت. اين باغ محل سكونت شيعيان شده بود و آن ها در آن جا وسايل و تسهيلات لازم را براى زائران مرقد فراهم مى كردند.(487)
در سال 336 ق به امر احمد بن بويه ملقب به معز الدوله، از پادشاهان شيعى آل بويه، عمارت قبلى آستان خراب شد و از نو بقعه اى با شكوه بنا گرديد و برفراز هر دو قبر ضريحى جداگانه از چوب ساج نصب شد. همچنين برفراز آن مقبره ها، يك گنبد بزرگ برافراشتند و داخل حرم را تزيين كردند.
پس از او، عضدالدوله ديلمى همانند ساير مزارات امامان شيعه، تغييرات زيادى در حرم انجام داد و آن را توسعه بخشيد. اين كار را به سال 369 ق انجام داد و ديوارى گرداگرد شهر كشيد. بيمارستانى نيز بين كاظمين و بغداد ساخت كه خدمات درمانى به زائران اين مزار ارائه كرد. از آن زمان، كاظمين به عنوان يك شهر در كنار بغداد جايگاهى ويژه يافت.
در 441 ق، به دنبال درگيرى هاى شيعه و سنى در محل كرخ بغداد آتش سوزى عظيمى رخ داد كه به مشهد كاظمين سرايت كرد و آسيب زيادى به بقعه مطهر رسانيد.ابوالحرث ارسلان بساسيرى با كمك ابونصرفيروز، فرزند ابى كاليجار، به بازسازى و مرمت آستان و مناره ها پرداختند و داخل حرم را تزيين و صحن شريف را بازسازى كردند و دو صندوق برمزار دو امام نصب كردند.
در 490 ق، مجد الملك ابوالفضل براوستانى وزير شيعى بركيارق، از پادشاهان سلجوقى، به تعمير و بازسازى حرم پرداخت و بناهاى جديدى به اطراف آن افزود.ديوارهاى آستان را با كاشى تزيين كرد و در شمال آن مسجدى بزرگ ساخت و دو مناره زيبا و يك مكان بزرگ براى استراحت زائران و سكونت آنان احداث كرد.
خانه هايى براى زائران و فقيران بناكرد كه به «دار الضيافه» مشهور شد. علاوه برآن حجره هاى اطراف صحن را در 608 ق به مدرسه علوم دينى تبديل كرد. خليفه عباسى در چند سال بعد، كه دوباره حرم براثر طغيان دجله دچار آسيب شد، به بازسازى آن پرداخت و خرابى ها را ترميم كرد.(492) در زمان فرزندش، الظاهر، نيز حرم مطهر دچار آتش سوزى شد و بسيارى از لوازم و نفايس آن در آتش سوخت و حتى به ضريح گنبد و مناره ها خساراتى وارد شد كه خليفه به بازسازى آن پرداخت.
را با كاشى تزيين كرد. يك سده بعد، دوباره براثر طغيان دجله، حرم رو به تخريب و ويرانى رفت و سلطان اويس جلايرى به ترميم و تعمير آن اقدام كرد. ديوارهاى صحن را با كاشى هاى زيبا تزيين و سپس دو صندوق خاتم كارى بر روى قبرهاى مقدس نصب كرد و به جاى يك گنبد، كه در عصر آل بويه ساخته شده بود، دو گنبد برفراز قبرهاى مطهر ساخت. اما بازهم چند سال بعد، يعنى در 776 ق، دجله طغيان كرد و خرابى هاى زيادى در مشهد كاظمين به بار آورد.(495) اين بارهم سلطان اويس با تلاش وزيرش به رفع ويرانى ها پرداخت و قسمت هاى تخريب شده را مرمت كرد. كاروان سرايى هم براى سكونت زائران ساخت.
عمده ترين بازسازى ها و تعميرات آستان كاظمين در دوران صفويه انجام شد. شاه اسماعيل صفوى، در 926 ق، تمامى بناهاى حرم را خراب كرد و بناى زيبا و با شكوهى شامل رواق در چهار سو، صحن، حرم و دو گنبد جديد كاشى كارى شده ساخت. مسجدى با شكوه و با ستون هاى ضخيم در شمال حرم احداث كرد كه اكنون هم پابرجاست و به نام مسجد صفوى اشتهار دارد. دو صندوق زيبا از خاتم براى قبر دو امام ساخت و داخل حرم را با آويزها و قنديل هاى قيمتى و فرش هاى نفيس آراست.
درهاى حرم و رواق ها را نيز با نقره پوشش داد.(497) امروزه، كتيبه اى از آن اقدام ها بانام شاه اسماعيل هم چنان موجود است. سلطان محمد خدابنده، برادر وى، كه در اين سال ها در عراق حكومت مى كرد، كارهاى او را تكميل كرد. سليمان قانونى پس از تسخير عراق و سلطه عثمانى ها بر بغداد، منبرى زيبا از آجر و پوششى از كاشى به مسجد صفوى تقديم كرد. شاه عباس صفوى، براى نخستين بار، ضريحى از فولاد برفراز قبرهاى امامان ساخت و حرم و روضه مطهره را تزيين كرد. در 1045 ق، شاه صفى نيز چهار مناره در گوشه هاى صحن ساخت كه اكنون هم پا برجاست.
در عصر قاجار هم توجه خاصى به مشهد كاظمين شد، آقا محمد خان قاجار تعميرات و بازسازى هاى عمده اى در حرم انجام داد. او در 1211 ق دو گنبد آستان را، از پايين تا بالا، با طلاى ناب پوشانيد. ايوان رواق جنوبى را نيز طلا كارى كرد و كف حرم و صحن را با سنگ هاى مرمر فرش كرد. خانه هايى را در اطراف صحن خريدارى كرد و صحن را توسعه داد.
فتحعلى شاه قاجار در 1221 ق، داخل رواق ها را آينه كارى و كاشى كارى كرد و طلاهاى مناره ها را تجديد كرد. اين كار در 1229 ق به اتمام رسيد. بيست و شش سال بعد، معتمد الدوله منوچهر خان گرجى، از دولت مردان عصر قاجار، ايوان رواق جنوبى، شرقى و غربى را طلا كارى كرد.
در 1282 ق شيخ العراقين، وكيل امير كبير، از ثلث ماترك ميراث وى تعميراتى در آستان انجام داد و به بازسازى و تذهيب ايوان ها و آينه كارى حرم و رواق ها و كاشى كارى صحن پرداخت. يك سال بعد، ناصر الدين شاه ضريحى از نقره بر دو مزار مطهر ساخت و آن را جاى گزين ضريح فولادى عصر صفوى كرد. برخى ديگر از دولت مردان دوره قاجار از جمله فرهاد ميرزا، فرزند عباس ميرزا، نيز در بازسازى و توسعه حرم نقش داشتند.
امروزه، حرم و آستان كاظمين بيش از 14514 متر مربع مساحت دارد. طول آن 123 و عرض آن 115 متر است. حرم به صورت مستطيل ساخته شده و با فضاهاى اطراف در مجموع بيش از 26 هزار متر مربع است. در هر حال، بخش زيادى از حرم و آستان از بناهاى شاه اسماعيل صفوى است و براساس كتيبه اى سال 926 ق، تاريخ پايان بنا است.
1 ـ صندوق و ضريح
در دوران آل بويه، معزالدوله روى قبرهاى امامين كاظمين صندوقى از چوب ساج نصب كرد و اين صندوق در آتش سوزى سال 441 ق سوخت. ارسلان بساسيرى، از حاكمان و اميران شيعى بغداد، در جريان بازسازى حرم دو صندوق جديد روى قبرها گذارد و در 629 ق، المستنصر آخرين خليفه عباسى يك صندوق زيبا بر قبر امام جواد نصب كرد. اين دو صندوق تا عصر سلطان اويس جلايرى، يعنى 769 ق، باقى بود و در آن سال به سبب فرسودگى و آسيب ديدگى، دو صندوق نو و زيبا با خاتم كارى زيبا جاى گزين آن ها شد.
شاه اسماعيل صفوى در قرن دهم هجرى (926 ق) دو صندوق بسيار زيبا و خاتم كارى شده بر روى قبر دو امام نصب كرد. صندوق روى قبر امام جواد(عليه السلام)، كه امروزه هم چنان موجود است، از شاهكارهاى هنرى آن عصر است و به لحاظ ريز نقش و پركار بودن آن، از همه صندوق هاى نصب شده بر قبرهاى عتبات زيباتر و جذاب تر است و شاهكار و زيبايى آن را تنها مى توان با چشم مسلح ديد.
قسمت ها و تكه هاى بسيار ريز عاج، كه يك دهم ميلى متر است، در داخل چوب هاى صنعتى و آبنوس كار شده و گل هاى منبّت از عاج با شاخه هاى گل نيم ميلى مترى از جلوه ها و شاهكارهاى هنر اسلامى و ايرانى است كه همه هنرمندان را به حيرت واداشته است. اين صندوق 5/2 متر طول، 83/1 متر عرض و 5/1 متر ارتفاع دارد و مساحت آن بيش از 182000 سانتى متر مربع است.
صندوق امروزين مزار مطهر امام موسى كاظم، كه از عصر صفوى هم چنان باقى مانده، و توسط استاد صنيع خاتم ترميم شده است. از لحاظ هنرى و ريزكارى و پرنقشى به پاى صندوق قبر امام جواد(عليه السلام) نمى رسد. اين صندوق بيش از 152000 سانتى متر مربع مساحت دارد و از صندوق قبر امام جواد كوچك تر است. كتيبه هايى دارد كه در 1324 ق شمسى كارى شده است.(502) ناصرالدين شاه آن صندوق ها را ديده و اظهار مى دارد كه با نقره تزيين شده است.
اما براى نخستين بار، معز الدوله ديلمى، در 336 ق ضريحى از چوب ساج برفراز دو قبر نصب كرد(504) و در عصر شاه عباس، اين ضريح جاى خود را به يك ضريح فولادى داد.
الملك شيرازى، ضريحى ديگر از نقره ساخت و به جاى ضريح ناصر الدين شاه، كه فرسوده شده و نقره هاى آن از بين رفته بود، گذارد.(507) كه امروزه هم چنان موجود است و 250 هزار مثقال نقره در آن به كار رفته است. هجده پنجره دارد و كتيبه هايى در نوار بالاى آن قرار يافته كه با سوره هاى قرآن و اسماء الهى تزيين شده است.