اين شخصيت بزرگِ دستگاهِ سفارت كه لقبش را سمرى و گاهى هم صيمرى نوشته اند.(1) در ماه شعبان سال 326هـ .ق. با وصيت و رحلت نايب سوم، حسين بن روح نوبختى به مقام نيابت حضرت حجت مفتخر شد. وى از اصحاب امام عسكرى به شمار مى آمد.(2) مدت نيابت على بن محمد سمرى، حدود سه سال طول كشيد. او در اين مدتِ كوتاه، رابط ميان حضرت مهدى(عج) و شيعيان بود و پاسخ پرسشهاى شيعيان آن حضرت، به وسيله او رد و بدل مى شد و آنان وجوه شرعى خود را در اختيار نايب چهارم مى گذاشتند.(3) همچنين معجزات و كراماتى كه شيعيان در طول اين سه سال از وى مشاهده مى كردند، بر آرامش، اطمينان و اميدوارى آنان نسبت به آينده افزوده مى شد. چنانكه شيخ صدوق(رحمه الله)از احمدبن ابراهيم بن مخّلد نقل مى كند كه در شهر بغداد، با جمعى از مشايخ در محضر نايب چهارم بوديم، در اين هنگام بدون اينكه كسى سخن بگويد، على بن محمد سمرى، ابتدا لب به سخن گشود و با جمله: «رَحِمَ اللهُ عَلِيّ بن الحسين بن بابويه»خبر از رحلت آن فقيه سترگ در قم داد. بعد حاضران در مجلس، تاريخ اين جلسه [ 1. سيد حسن موسوى، شيعيان بغداد، ص118 ; سيد محمد صدر، تاريخ الغيبة الصغرى، ج1، ص4122. سيد حسن شيرازى، كلمة الامام المهدى، ص1003. شيخ عباس قمى، تتمة المنتهى، ص353 ; منتهى الآمال، ج2، ص508 ] را يادداشت كردند تا اينكه چند روز گذشت و خبر رسيد، در همان وقتى كه ما به خدمت نايب چهارم شرفياب شده بوديم اين واقعه جانگداز رخ داده است.(1)
پس از سه سال نيابت، در شعبان سال 329هـ .ق. چون نايب چهارم در آستانه رحلت قرار گرفت، گروهى از شيعيان بر بالينش حاضر شدند و از او خواستند فردى را براى پس از خود جايگزين و معرفى كند، اما وى از اين موضوع خوددارى كرد و از غيبت كبرى خبر داد.(2)
شيخ طوسى در كتاب خود از ابو محمد حسن بن احمد مُكتّب نقل مى كند كه او مى گفت:
«سالى كه نايب چهارم از دنيا رفت، من در بغداد بودم. چند روز قبل از وفات او، به حضورش رسيدم. در اين هنگام وى توقيع و فرمانى را از جانب ساحت مقدس حضرت صاحب الأمر(عج) بيرون آورد و خواند كه متن آن چنين بود:
«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، يا عليّ بن محمد أعظم الله أجر إخوانك فيك فإنّك ميّت ما بينك و بين ستّة أيّام، فاجمع أمرك و لا توص إلى أحد يقوم مقامك بعد وفاتك، فقد وقعت الغيبة التامّة، فلا ظهور إلاّ بعد إذن الله تعالى، و ذلك بعد طول الأمد و قسوة القلب و امتلاء الأرض جوراً و سيأتي من شيعتي من يدّعي المشاهدة، ألا فمن يدّعي المشاهدة قبل خروج السفياني و الصيحة، فهو كذّاب مفتر وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ».(3)
«به نام خداوند بخشنده و مهربان. اى على بن محمد سمرى، خداوند اجر و ثواب برادرانت را در مصيبت تو بزرگ گرداند. تو تا شش روز ديگر از دنيا خواهى [ 1. بحارالأنوار، ج51 ، ص3602. كتاب الغيبه، ص395 ; اعيان الشيعه، ج2، ص483. كتاب الغيبه، ص395 ; بحارالأنوار، ج51 ، ص361 ; تتمة المنتهى، ص353 ] رفت. پس امور خود را جمع و جور كن و كسى را براى خود وصى و جانشينانتخاب مكن كه قائم مقام تو شود; زيرا غيبت كبرى آغاز شده است. ظهور، تحقّق پيدا نخواهد كرد مگر با اذن خداوند تبارك و تعالى. دوران غيبت كبرى طولانى خواهد بود; چنانكه دلها سنگين مى شود و ظلم زمين را فرا مى گيرد. در آينده نزديك، بعضى از شيعيان ادعاى مشاهده خواهند كرد، هركس چنين ادعا كند، پيش از آنكه سفيانى خروج كند و صداى آسمانى شنيده شود، دروغگو و افترا زننده است و...»
حسن بن احمد مكتِّب در ادامه اين نقل مى گويد:
«همراه كسانى كه در اين مجلس حضور داشتيم، نسخه اى از اين توقيع را استنساخ و يادداشت كرديم و از منزل او بيرون آمديم. چون شش روز گذشت، دوباره به خدمت نايب چهارم شرفياب شديم و او را در حال احتضار يافتيم. يكى از حاضران از وى پرسيد: جانشين بعد از تو كيست؟ فرمود: «للهَِ أَمرٌ هو بالغه»خدا را امر مهمى است كه به آن عمل كرده و ابلاغ خواهد نمود.»
وقتى اين سخن تمام شد على بن محمد سمرى چشم فرو بست و جان به جان آفرين تسليم كرد.(1)
بدين ترتيب على بن محمد سمرى روز نيمه شعبان سال 329هـ .ق. پس از سه سال نيابت خاصه، در ميان غم و اندوه جمعى از شيعيان و سرشناسان حديثى و فقهى شيعه رخت از اين وادىِ فانى بربست و به ابديت پيوست. پيكر پاك نايب چهارم با تجليل و احترام غسل داده و كفن شد، بعد در شهر بغداد، جنب مقبره شيخ محمدبن يعقوب كلينى، صاحب اصول و فروع كافى دفن گرديد.(2) [ 1. منتهى الآمال، ج2، ص509 ; اعيان الشيعه، ج2، ص48 ; سفينة البحار، ج2، ص249 ; كتاب الغيبه، ص3932. تتمة المنتهى، ص353 ; سفينة البحار، ج2، ص249 ] شيخ طوسى به نقل از ابى نصر هبة الله بن محمد كاتب(1) نقل مى كند كه قبر نايب چهارم در شهر بغداد، شارع خلبخى نزديك كناره نهر آبى عتّاب قرار دارد.(2) محمد حرزالدين از علماى معاصر كه مرقد شيخ سمرى را از نزديك مشاهده و زيارت كرده است، مى نويسد:
«مرقد نايب دوم در بغداد جانب رصافه در بازار هرج، جنب مستنصريه، كناره چپ از رودخانه دجله قرار دارد كه در حجره اى ميان بازار و مسجد قبلانيه واقع شده است. امروزه بر روى آن مقبره شريف، قبه و بارگاه و گلدسته ساخته اند. مسلمانان، به ويژه شيعيانى كه از مناطق مختلف وارد اين شهر مى شوند، به زيارت اين بارگاه مى شتابند. اين مركز قدسى از مراكز مهم شيعى در بغداد است.»(3)
بقعه او امروزه در نزديكى پل «جسرالشهدا» در نزديكى ميدان «الرصافى» قرار دارد.